بسم الله الرحمن الرحیم
والسابقون السابقون اولئک المقربون
به جبهه می روم تا عهد و پیمانی را که در مساجد و خیابان ها با امام خود بستم ادا نمایم. شهادت تصادفی نیست بلکه لیاقتی است که خداوند نصیب بندگان صالح خویش می کند.
برای من ناراحت نباشید. به خاطر اسلام ناراحت بشوید که خدای نخواسته روزی شکست نخورد.
با سلام و درود بیکران بر مهدی موعود و نایب بر حقش امام خمینی  و با سلام بر شهدای راه حق و حقیقت و سلام بر پدر و مادر عزیزم که مرا بزرگ کرده و خونم را تقدیم اسلام نمودند. اینجانب بدون هیچ گونه زور و اجباری در این راه گام نهاده ام و هدفم رسیدن به مقصد الهی است که همانا شهادت می باشد.
ملت شهید پرور ایران، ضمن عرض سلام شما را به خون شهدا قسم می دهم که همیشه از مقام معظم رهبری، امام امت و همچنین مسئولین مملکتی پشتیبانی کنید و نگذارید که منافقین کوردل دست اندرکار بشوند و اسلام از این ناپاکان ضربه بخو  رد. همیشه فرزندانتان را به جبهه بفرستید و از جبهه حمایت کنید. امروزه امام گفته است باید برویم. باید لباس رزم بپوشیم و بر حادثه دل نبندیم.
بیایید سمند تیزپای عشق را زین کنیم چون  راهیان کربلای حسینی علیه السلام، این روزها ادامه ی عاشورا است. هر روزمان عاشوراست. هر روز هفتاد و دو شهاب عاشق بر روی نی سرود شهادت می خوانند. آسمان هیچ وقت این همه ستاره نداشته است. هیچ وقت حسینیه دل هامان اینقدر شلوغ نبوده است. این عصر عصر قیام عاشق است. خفاش ها می خواهند  بین ما و خورشید پرده ای از سیاهی بکشند، اما نمی دانند که ما چون ستاره ایم. وقتی که مذهب عشق ما را به فردای خطر می کشاند دیگر نباید بر ماندن و بودن دل بندیم.
باید به کاروان حسین علیه السلام بپیوندیم. این دشت های سبز و طرب ناک انگار پرچم سیز شهدا قبای تن کرده اند این دشت ها همیشه طربناک و تا همیشه پر از لاله است و علم آفتاب در این دشت بر دوش شهدا راست می ماند.
ای نامحرمان عشق، بر مرگ سرخ ما اشک  تمساح مریزید، ما دیری است که بر مرگ سرخ خندیده ایم. این خنده آور است که کلاغان در حصار آهن و سیمان بر پر کشیدن مرغان هوا افسوس می خورند. اینان خود لایق افسوس خوردن اند ما سرخوشان باده وصلیم. در گفتار شهدا صداقتی است که در خورشید نیست. این حرف را روزی که به جمع آنها بپیوندید، بهتر درک می کنید. وقتی لباس ساده و بی آرایش بسیجیان را بپوشید و در جمع عاشقان بسیجی باشید و در نیمه های شب زلال اشک آنان را به تماشا گیرید، باور می کنید که زندگی جز خوردن و خوابیدن است و آن وقت اگر دل هایتان نپوسیده باشد، ماندن را مصیبت می دانید اینها حقیقتی است که می گویم اینها حتی یک گوشه ای از حکایت شهدا نیست. اینها هنوز قدرت اسلام را باور نکرده اند. باور کنید فردا روشنی در انتظار ماست. همه ی ما کاروانی هستیم که در شب حمله مسیر از زمین تا عرش با پای سر می رود و کاروان سالار ما هر شب برای ما درس عشق می گوید. شهدا همچون منظومه ی شهاب می مانند.
در پایان، از پدر و مادر و برادران و خواهرانم و همچنین دوستان و آشنایان حلالیت می طلبم و تقاضایی که دارم این است که از پسرم حمزه خوب مواظبت کنند  نگذارند که بعد از مرگ من بر همسرم تلخی زیادی بگذرد و کاری کنند که همسرم در خانه ی خودمان بماند، دیگر این را بهتر درک می کنید و از قول من به تمام کسانی که بر گردن من حقی داشته اند سلام برسانید. در ضمن به مدت 3 ماه روزه و نماز قضا دارم به جای آورید.

به این افراد مقروض هستم:
1- سعادت فتاحی پور، 5 هزار تومان
2- قرض الحسنه ایلام، چند قسطی
3- قرض الحسنه صالح آباد، چند قسطی
4- جعفر کرم پور، پانصد تومان
5-براخاص کریمی پانصد تومان
6- یعقوب فردیس – با او حساب کنید.