ژاندارمری
با به هم خوردن ساختار نظامی نیروهای مسلح و نبود نیروهای مجهز در منطقه، عملاً وظیفهی مراقبت از مرزها برعهدهی نیروهای ژاندارمری بود که در پاسگاههای مرزی مستقر بودند. ضعف امکانات، مشکلات ارتباطی و حمل و نقل و اصولاً وظیفهی خاص ژاندارمری در مرزبانی و حضور در پاسگاهها باعث شده بود که ژاندارمری در کنار دیگر نیروهای نظامی، سهم و نقش شایان توجهی در دفاع از مرزها و جلوگیری از تجاوزات دشمن عهدهدار شود، وظیفهای که پیش از هجوم سراسری عراق نیز عملاً بر عهدهی ژاندارمری بود.
نیروهای ژاندارمری دارای دو گروهان (هنگ مرزی) بودند که یکی در مهران و دیگری در دهلران مستقر بودند و البته نیروهای این دو هنگ بیشتر در پاسگاههای مرزی متمرکز بودند، مثلاً در محدودهی شهرستان دهلران 6 پاسگاه قضایی و 7 پاسگاه مرزی وجود داشت که غیر از مأموریتهای قضایی و مرزبانی، وظیفهی حفاظت از چاههای نفتی را نیز عهدهدار بودند. همهی پاسگاهها (قضایی و مرزی) و گروهانهای مرزی، وابسته به هنگ ژاندارمری ایلام بودند[1].
پس از انقلاب، تعدادی از افراد بومی تحت عنوان جوانمرد در ژاندامری مشغول خدمت شدند و در پاسگاههای مرزی به فعالیت پرداختند که وظیفهی اصلی آنها، تلاش در جهت همسو نمودن پرسنل ژاندارمری با انقلاب اسلامی و هماهنگی با هستههای انقلابی بود و با وقوع درگیریها و هجوم سراسری و رسمی عراق نیز به عنوان نیروی بلدی و آشنا به منطقه فعالیت میکردند. تعدادی از این افراد در سالهای بعد به بسیج مردمی و سپاه پاسداران پیوستند و یا جزو افرادی بودند که هستهی اصلی جنگهای چریکی و نامنظم را در منطقه تشکیل دادند و مخصوصاً در سالهای آغازین جنگ توانستند دشمن را به زحمت انداخته و ضرباتی به آن وارد نمایند[2].
با گسترش جنگ تحمیلی و اشغال بخشهایی از قلمرو استان ایلام توسط عراق، عملاً ژاندارمری وارد جنگ با دشمن گردید و این خود باعث میشد که بتواند دیگر نیروهای نظامی مستقر در منطقه را تا حد امکان پوشش دهد و حمایت نماید[3].
[1]– مصاحبه با جعفر نظری.
[2]– مصاحبه با سیدماشاء الله رحیمی.
[3]– مصاحبه با عبدالله موسیبیگی.
0 دیدگاه