فهرست توصیفی عملیاتهای استان ایلام
همان گونه که پیش از این گفته شد، از ابتدا تا پایان جنگ تحمیلی حدود 50 عملیات در چهار سطح ایذایی، محدود، نیمه گسترده و گسترده (بزرگ) در استان ایلام طراحی و انجام شد، که توضیح هرکدام با توجه به تقدم و اولویت زمانی آنها به شرح زیر است:
l عملیات کانی سخت
این عملیات از نوع تکهای ایذایی بود که یک هفته پس از هجوم سراسری و همگانی ارتش متجاوز عراق به خاک ایران، و در تاریخ 7/7/1359 در ارتفاعات کانی سخت[1] از محور صالح آباد- میمک توسط نیروهای سپاه پاسداران طراحی و انجام شد.
l عملیات تنگهی بینا
در تاریخ 8/7/1359 عملیاتی در تنگهی بینا در منطقهی میمک به فرماندهی اکبر فرجیانزاده مسئول عملیات سپاه ایلام و با همراهی و مشارکت ارتش طراحی و انجام شد که در این عملیات 21 تن از نیروهای عراقی به اسارت درآمدند[2].
l عملیات موسیان
این عملیات ایذایی، درتاریخ 13/7/1359 در محدودهی منطقه و شهر موسیان بین نیروهای مدافع (جمع 30 نفری پاسداران[3]، ارتش و عشایر مردمی) و ارتش بعث عراق، و با رمز مبارک «یا الله» انجام شد که فرماندهی این عملیات بر عهدهی ارتش بود. در این عملیات تعدادی از نیروهای سپاه، از جمله شهید ناصرجعفری اولین شهید سپاه دهلران و تعدادی از عشایر مردمی چون شهید الیاس ملکی و شهید خانمحمد محمدی و تعدادی دیگر که به اسارت نیروهای بعث درآمده بودند به علت امتناع از توهین به امام (ره) به شهادت رسیدند، تعدادی نیز زخمی شدند و در نهایت شهر موسیان توسط نیروهای ارتش بعث عراق در همین روز اشغال گردید[4].
l عملیات چیلات
این عملیات در زمرهی عملیاتهای ایذایی بود که در مورخهی 17/7/1359، در منطقهی چیلات[5] واقع در جنوب غربی دهلران و در نزدیکی پاسگاه چیلات و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران علیه ارتش عراق انجام گرفت. در این حملهی ایذایی ضرباتی بر دشمن وارد شد، اما این اقدامات مانع از سقوط دهلران نگردید و این شهر در 18/7/1359 به اشغال عراق درآمد[6].
l عملیات میمک
این عملیات نیز در زمرهی عملیاتهای ایذایی بود که با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ 9/8/1359 در ارتفاعات میمک[7] واقع در محور صالح آباد- میمک و با رمز «یا الله» طراحی و انجام شد. در این عملیات تعدادی از نیروهای ارتش بعث معدوم و بخشی از تجهیزات و ادوات عراق منهدم شدند[8].
l عملیات میمک
این عملیات در زمرهی عملیاتهای محدودی بود که با سازمان رزم و فرماندهی سپاه در تاریخ 15/8/1359 در ارتفاعات میمک و با رمز مبارک «یا الله» طراحی و انجام شد[9].
l عملیات زیل
این عملیات از جمله تکهای ایذایی بود که در تاریخ 24/8/1359 و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه و با رمز مبارک «یا الله» در ارتفاعات زیل مهران[10] انجام شد. در این حملهی ایذایی ضرباتی به نیروها و تجهیزات دشمن وارد شد.
l عملیات بیات
از جمله تکهای ایذایی بود که در تاریخ 18/9/1359 در منطقهی نفتی بیات در جنوب موسیان و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه[11] انجام شد، در این عملیات اگر چه ضرباتی بر نیروهای عراق وارد شد، ولی منطقهی موسیان و محدودهی دهلران همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند.
l عملیات تنگهی بینا (میمک)
این تک از جمله عملیاتهای ایذایی بود که در محل پاسگاه سنگی[12] و در تاریخ 28/9/1359 در محور جنگی صالح آباد- میمک با رمز مبارک «یا الله» و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد و طی آن ضرباتی بر نیروهای متجاوز عراق وارد آمد.
l عملیات زیل
این عملیات ایذایی در تاریخ 9/10/1359 و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران در ارتفاعات زیل مهران[13] طراحی و انجام شد.
l عملیات زیل
این عملیات نیز در زمرهی تکهای ایذایی نیروهای خودی بود که در تاریخ 19/10/1359 و با رمز «یا الله» در منطقهی ارتفاعات زیل مهران با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران[14] انجام شد، در این عملیات، ضرباتی بر نیروهای اشغالگر بعثی وارد گردید.
l عملیات ضربت ذوالفقار (خوارزم)
ارتفاعات مهم و استراتژیک میمک که دشمن چند روز پیش از هجوم سراسری آن را به اشغال خود درآورده بود، به چند دلیل دارای اهمیت است:
- اگر چه از نظر وسعت محدود است، ولی به لحاظ استراتژیک بسیار مهم است.
- با استقرار گرفتن بر روی آن نیاز کمتری به نیروی نظامی جهت مراقبت دارد.
- این ارتفاعات مشرف بر دو سوی است، که از یک طرف دشتی است که تا بغداد ادامه دارد و جادهی مواصلاتی بغداد را در تیررس خود دارد و از طرف دیگر جادهی مواصلاتی ایلام- مهران و شهر ایلام را دید و تیررس خود دارد. با اشرافی که عراق به واسطهی اشغال میمک به دست آورده بود، عملاً شهرهای ایلام و صالح آباد و نیز جادهی مواصلاتی ایلام- مهران در تهدید مستقیم دشمن قرار گرفته بود.
بازپسگیری میمک، اولین عملیات مهم و نسبتاً گستردهی نیروهای مسلح ایران در مقابل عراق بود، که با تلاش نیروهای پیادهی سپاه، بسیج عشایر و پشتیبانی هوانیروز و یگان زرهی ارتش به اجرا درآمد[15].
این عملیات به فرماندهی ارتش و با شرکت تیپ 1 لشکر 81 زرهی کرمانشاه و هوانیروز ارتش، سپاه ایلام و بسیج عشایری، در تاریخ 19/10/1359 و با استعداد کلی 8 گردان- متشکل از 4 گردان ارتش و 4 گردان از سپاه- طراحی شد که با رمز «یا الله» از دو محور عملیات خود را آغاز کردند. در محور شمالی از تنگهی بینا و در محور جنوبی از سَرنی به منظور آزاد سازی ارتفاعات میمک وارد عمل شدند و پس از چند روز نبرد توانستند قلههای اصلی آن را آزاد سازند[16].
عراق که چند روز پیش از شروع رسمی جنگ این منطقه را تصرف کرده بود و براساس تفکر پانعربیسم، نام «سیف سعد» یعنی شمشیر سعد و شمشیر پیروزی را بر این منطقه نهاده و آن را بخشی لاینفک از کشور عراق قلمداد مینمود[17]، طبیعی بود که به راحتی نپذیرد این منطقهی مهم را از دست دهد، بنابراین برای جبران موقعیت از دست رفته و با واکنش بسیار شدید و سنگین، حجم عظیمی از آتش را بر روی نیروهای خودی گشود، شاید بتواند میمک را بازپس گیرد، لیکن ایستادگی رزمندگان و مخصوصاً حماسه آفرینی هوا نیروز و خلبانانی چون شهید علی اکبر شیرودی و شهید احمد کشوری که با هدف قرار دادن تانکها و مواضع دشمن، آنان را به عقب نشینی واداشتند[18]، باعث شد تلاش دشمن با شکست مواجه شود. عملیات ضربت ذوالفقار در میمک آن چنان ضربهای بر عراق وارد نمود و نقاط و ارتفاعاتی که ایران بازپس گرفت، دارای چنان اهمیت استراتژیکی بود که در پی آن، عراق بسیاری از فرماندهان و افسران نظامی خود را اعدام نمود.
وفیق السامرایی شرح حملهی ایران را چنین آورده است: «روز 4/1/1981 [19 دی ماه 1359] نیروهای ایرانی حمله به منطقهی میانی را در دو محور آغاز کردند. در محور اول به طرف تپهی مهم و استراتژیک «سیف سعد» واقع در جنوب «مندلی» حرکت کردند و موفق شدند قلههای این ارتفاعات را در جبههای به طول دوازده کیلومتر به تصرف خود درآورند و نیروهای ما [عراق] را به طرف دامنههای ارتفاعات عقب برانند. این مسأله سبب شد تا نیروهای ما تحت فشار مستمر قرار گیرند، و فرماندهی تیپ دوم پیاده که مأمور دفاع از این قلهها بود، یعنی سرهنگ ستاد «محمدجواد الخفاجی» اعدام گردد. نیروهای ایرانی موفق شدند نیروهای ما را از محور گیلان غرب به عقب برانند ولی موفقیتهایی که در این جبهه حاصل شد، به اندازه موفقیتهای نیروهای ایرانی در منطقهی سیف سعد نبود[19]».
در نهایت آتش دشمن به علت ناتوانی در بازپس گیری ارتفاعات، فروکش کرد، و ارتفاعات مهم کلهقندی و قلههای 620، 525 و 540 میمک تثبیت شد، و این چنین با پایمردی و شجاعت نیروهای شرکت کننده در این عملیات پرچم ایران برفراز میمک به اهتزاز درآمد[20] و در مجموع حدود 200 کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغالی آزاد شد[21].
این عملیات از طرف نیروهای سپاه پاسداران و عشایر مردمی با عنوان «ضربت ذوالفقار» و از طرف ارتش بنام «خوارزم» [شاید به این علت که فرماندهی نیروهای ارتشی شرکت کننده در عملیات سرگرد خوارزمی بود] نام گذاری شده است[22].
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 2000 نفر
اسیر: 164 نفر[23].
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
– 2 فروند هواپیما
– 3 فروند بالگرد
– 46 دستگاه تانک و نفربر
– 50 دستگاه خودرو
غنایم:
– 10 قبضه ادوات
– 5 دستگاه ماشین مهندسی
– 5 قبضه توپ
– 21 دستگاه تانک و نفربر
– 2 دستگاه خودرو[24].
چند روز پس از انجام موفقیتآمیز این عملیات بود، که رژیم بعث چون تحمل شکست و از دست دادن ارتفاعات مهم این منطقه را نداشت، برای جبران حقارت ناشی از این شکست در 23 دی ماه این منطقه را بمباران شیمیایی کرد[25].
l عملیات شهید فرجیانزاده
شهید اکبر فرجیانزاده، اهل همدان و مسئول عملیات سپاه استان ایلام در آغاز جنگ بود[26]، که پیش از این نیز در عملیات تنگهی بینا (8/7/1359) شرکت داشت.
این عملیات از نوع تکهای ایذایی بود که در تاریخ 26/11/1359 و در ارتفاعات زیل مهران، با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران و با رمز «یا الله» طراحی و انجام شد[27].
l عملیات زیل
این عملیات در ارتفاعات زیل مهران، در تاریخ 14/1/1360 و با رمز «یا الله» طراحی و انجام شد. این عملیات ایذایی و هدف آن، انهدام سنگر و نیروهای دشمن بود. نیروهای عمل کننده در این عملیات یک دسته از سپاه ایلام بودند[28].
l عملیات چیلات
این عملیات ایذایی در تاریخ 11/3/1360 در منطقهی چیلات در جنوب غربی دهلران و با سازمان رزم مشترک (سپاه و ارتش) و فرماندهی سپاه، با رمز «یا الله» انجام شد. در این عملیات پنج تانک و نفربر دشمن منهدم شد و بیش از 60 نفر از نیروهای عراقی به اسارت درآمدند[29].
l عملیات بیات
این عملیات ایذایی در تاریخ 15/6/1360 در منطقهی بیات موسیان (جنوبشرقی دهلران) و با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران طراحی و انجام شد[30].
l عملیات کانی سخت
از آن جا که جغرافیای نظامی منطقهی میانی به گونهای بود که طراحی و اجرای عملیات گسترده در آن نیاز به تجهیزات بسیار و امکانات پیشرفته داشت که قوای خودی از آن بیبهره بودند، لذا تا فتح خرمشهر، در این منطقه امکان اجرای عملیاتی که موجب آزادسازی گستردهی مناطق اشغالی شود یا تغییری در استراتژی جنگ ایجاد نماید، میسر نشد، بنابراین فقط زمینهی انجام عملیاتهای محدودی فراهم بود که البته موجب تحرک بخشیدن به جبههها و بالا بردن توان رزمی نیروها میشد. عملیات کانی سخت از نوع تکهای محدودی بود که در تاریخ 9/9/1360، در محل پاسگاه کانی سخت مهران، با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسدارن و با رمز مبارک «یا الله» انجام شد[31]. در این عملیات رزمندگان ایران توانستند ضرباتی بر نیروها و تجهیزات نظامی عراق وارد کنند.
l عملیات چیلات
این عملیات ایذایی در منطقهی سه گلال- چیلات و در محور دهلران، در تاریخ 25/10/1360 با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران طراحی و انجام شد، که در پی آن تلفاتی بر دشمن وارد گردید[32].
l عملیات دهلران
در تاریخ 2/11/1360 در منطقهی ابراهیم قتال (ع) تا پاسگاه چیلات یک عملیات ایذایی با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران با هدف ضربه زدن به تجهیزات و نیروهای نظامی عراق طراحی و انجام شد[33]. در این عملیات تلفاتی بر نیروها و تجهیزات نظامی عراق وارد گردید.
l عملیات فتح المبین
آزادسازی مناطق جنوبی ایلام و شمال خوزستان و بخشهای مجاور آن در عین خوش، دشت عباس و مناطق غرب رودخانهی کرخه باعث میشد که جبههی میانی و جنوبی جنگ به همدیگر متصل شود. این مهم به علت اشغال منطقه توسط ارتش عراق و تسلط و اشراف آنها امکان پذیر نبود، مگر با طراحی یک حملهی گسترده و بزرگ، که ضمن آزادسازی منطقه، نیروهای خودی نیز در وضعیت مناسبی قرار بگیرند. از طرف دیگر ارتش عراق که چندی قبل در عملیات طریق القدس دچار شکست شده بود، در تثبیت موقعیت خود در این محور بسیار تلاش می کرد. با تسلط ارتش عراق بر غرب رودخانهی کرخه و اجرای آتش مداوم توپخانه، بمباران هوایی و شلیک موشک روی شرق کرخه[34]، شوش، اندیمشک و دزفول شدت یافت و جادهی اندیمشک، دهلران در تهدید کامل قرار داشت.
در چنین شرایطی انجام عملیاتی مشترک (با حضور سازمان رزم ارتش و سپاه) و با هدف تأمین شهرهای شوش، دزفول، اندیمشک و انهدام دشمن در غرب کرخه و کاستن از خطوط پدافندی خودی[35] در دستور کار قرار گرفت.
محدودهی جغرافیایی منطقهی فتح المبین که در غرب رودخانه کرخه قرار داشت عبارت بود؛ از شمال به ارتفاعات بلند وصعب العبور تیشه کن، دالپری، چاه نفت و تپهی سپتون؛ از جنوب به ارتفاعات بلند میشداغ، تپههای رملی و چزابه (شیب)؛ از شرق به رودخانهی کرخه و از غرب به مرز بینالمللی در شمال و جنوب فکه[36] محدود میشد و حدود 2500 کیلومتر مربع وسعت داشت. در این منطقه تپه ماهورهای بسیاری که گاه غیر قابل عبور میباشند، وجود دارد. همچنین ارتفاعاتی چون رقابیه، ابوصلیبی خات، برقازه، کمرسرخ و تنگههای ابوغریب و رقابیه، رادار، سایتهای 4 و 5، پادگان عین خوش، تپه دوسَلک و سه راهی قهوه خانه از عوارض حساس این منطقه میباشند[37]. با تصمیم قطعی مبنی بر انجام عملیات در غرب رودخانهی کرخه (جنوب ایلام و شمال خوزستان) اهداف مهمی برای آن در نظر گرفته شد:
– خارج ساختن دزفول، شوش، اندیمشک، پایگاه چهارم هوایی، راه آهن و جادهی اندیمشک- اهواز از برد آتش مؤثر توپخانهی عراق
– آزادسازی مناطقی چون دهها روستا و جادهی پل نادری- موسیان [دهلران]
– انهدام حداقل دو لشکر 10 زرهی و 1 مکانیزهی ارتش عراق
– دستیابی به خطوط پدافندی مناسب و صرفه جویی در نیروی پدافندی مستقردر آن[38].
علیرغم فراهم شدن زمینه های انجام عملیات و تدارک امکانات، تجهیزات و نیرو در جهت حمله به مواضع ارتش عراق، هنوز یقین و اطمینان کاملی در بین فرماندهان جهت شروع عملیات وجود نداشت، از این رو پیش از آغاز عملیات و به جهت تسکین و آرامش یافتن اقدام به استخاره و تمسک به قرآن شد. با استخاره و گشودن قرآن آیهی 18 سورهی فتح نمایان شد که فرموده است:
«لَقَد رَضِیَ اللهُ عَنِ المؤمنینَ إذ یُبَایِعُونَکَ تَحتَ الشجرۀِ فَعَلِمَ مَا فی قلوبِهِم فأنزَلَ السکینَۀَ عَلَیهِم و أثبَهُم فَتحاً قریباً»
«خدا از مؤمنانی که زیر درخت (معهود حدیبیه) با تو بیعت کردند به حقیقت خشنود گشت و از وفا و خلوص قلبی آنها آگاه بود که وقار و اطمینان کامل برایشان نازل فرمود و به فتحی نزدیک (فتح خیبر) پاداش داد.» بدین ترتیب عملیات بنام فتح المبین نام گذاری شد[39]، و عزم و ارادهی فرماندهان در انجام موفق عملیات استحکام یافت.
منطقهی اشغالی رودخانهی کرخه (محدودهی عملیات فتح المبین) به چهار محورتقسیم شد که در هر محور یک قرارگاه مأموریت اجرای عملیات داشت:
- محور عین خوش و دشت عباس (قرارگاه قدس)
محدودهی این منطقه از عین خوش تا امامزاده عباس و دشت عباس تا ابوغریب بود. در این محور، ارتفاعات عین خوش و تنگهی ابوغریب از اهداف اصلی عملیات بودند و در صورت تصرف و تأمین آنها، عقبهی نیروهای عراق تهدید و خطوط مواصلاتی آنها قطع میشد.
- محور پل نادری (قرارگاه نصر)
این محور از امامزاده عباس تا تپهی سبز را در بر میگرفت. تپههای علیگرهزرد و شاوریه و بخشی از جادهی پل نادری- دهلران جزو عوارض حساس این محور محسوب میشدند و در صورت آزادسازی و تأمین آنها، عقبهی نیروهای عراقی در غرب پل نادری، سرخه صالح و کوت کاپون تهدید میشد و امکان دستیابی رزمندگان به چنانه و برقازه فراهم میگردید.
- محور شوش (قرارگاه فجر)
محدودهی این محور از زَعَن تا جنوب تپههای ابوصلیبی خات بود. این تپهها مهمترین عوارض این محور محسوب میشد که بر مناطق مجاور مشرف بود. قرارگاه فجر تصرف این تپهها را به عهده داشت که در صورت موفقیت علاوه بر تجزیهی نیروهای دشمن،دستیابی به چنانه و برقازه تسهیل میشد و زمینهی سقوط مواضع عراقیها در کوت کاپون و سرخه صالح نیز فراهم میگردید.
- محور رقابیه (قرارگاه فتح)
محدودهی این منطقه ارتفاعات رقابیه و میشداغ تا شمال چنانه بود. تنگهی رقابیه و تپههای دوسلک و برقازه مهم ترین عوارض این محور محسوب میشدند که تصرف و تأمین آن به قرارگاه فتح واگذار گردید. در صورت نیل به اهداف این محور علاوه بر دور خوردن نیروهای دشمن در منطقهی عین خوش و تهدید عقبهی لشکر 1 ارتش عراق در محور دوسلک و غرب آن، امکان تأمین خط پیوستهی پدافندی از عین خوش تا تنگهی چزابه، با اتکا به ارتفاعات تیشه و میشداغ فراهم میشد؛ ضمن این که دشمن مجبور میشد بیشتر نیروهای خود را در پشت رودخانهی دویرج مستقر کند[40].
قرارگاه مرکزی کربلا با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، هدایت عملیات را به عهده داشت، که چهار قرارگاه فرعی تحت امر آن بود. این عملیات بزرگ دارای استعداد و سازمان رزم گستردهای به قرار زیر بود:
– قرارگاه مشترک قدس: در قرارگاه قدس، تیپ 41 ثارالله با شش گردان، تیپ 14 امام حسین (ع) با نه گردان، تیپ ایلام، گردان مستقل علی اکبر (ع) از سپاه ایلام، تیپ 84 پیادهی خرمآباد با سه گردان و تیپ 2 زرهی از لشکر 92 زرهی خوزستان با سه گردان از ارتش.
– قرارگاه مشترک نصر: در قرارگاه نصر، تیپ 7 ولیعصر (عج) با نه گردان، تیپ 27 حضرت رسول (ص) با نه گردان از سپاه، تیپهای 1، 2، 3 مجوعاً با ده گردان و تیپ 58 ذوالفقار با چهار گردان از ارتش حضور داشتند.
– قرارگاه مشترک فجر: قرارگاه فجر از تیپ 33 المهدی با شش گردان، تیپ 46 فجر با پنج گردان، تیپ 17 قم، تیپ امام سجاد (ع) با یازده گردان از سپاه و لشکر77 خراسان با تیپهای 1، 2، 3 از ارتش تشکیل شده بود.
– قرارگاه مشترک فتح: در قرارگاه فتح، تیپ 25کربلا با شانزده گردان، تیپ 8 نجف با هشت گردان از سپاه، یک تیپ از لشکر 92، تیپ 55 هوابرد (تحت کنترل عملیاتی لشکر 92) و تیپ 37 زرهی شیراز از ارتش را تحت امر خود داشت[41].
با تدارکات و مجموعهی اقدامات به عمل آمده، عملیات فتح المبین با رمز مبارک «یا زهرا (س)» در ساعت 30 دقیقهی بامداد روز دوم فروردین ماه 1361 آغاز شد[42].
این عملیات در سه مرحله انجام شد و 10 روز طول کشید[43] و در نهایت، با دستیابی به اهداف پیشبینی شده و موفقیت کامل پایان یافت. این عملیات که بزرگترین عملیات نظامی ایران از آغاز جنگ تا آن تاریخ بود، بخش عظیمی از توان نظامی و رزمی عراق را نابود ساخت و سرآغازی بود بر انجام عملیاتهای پیروزمندانهی دیگر. با انجام این عملیات بسیار مهم، سرنوشت ساز و ظفرمند نتایجی به دست آمد که به قرار زیر است:
مناطق آزاد شده:
– جادهی دهلران به دشت عباس، عین خوش، مناطق دشت چنانه، زمینهای سرخه و مناطق شمال غربی خوزستان به اسامی ابوصلیبی خات، علیگرهزرد، تینه، برقازه، رقابیه، میشداغ، ارتفاعات 350 شاوریه، بلتا، تپه چشمه و جوفینه، ارتفاع 202 و کمرسرخ
– خارج کردن شهرهای دزفول، شوش، اندیمشک، پایگاه چهارم هوایی، جادهی سراسری اندیمشک- اهواز و صدها روستا از زیر آتش دشمن
– دستیابی به چاههای نفت ابوغریب در ارتفاعات تینه
– تصرف و تأمین 5 پاسگاه مرزی[44].
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 25000 نفر
اسیر: 15000 نفر[45].
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
– 18 فروند هواپیما
– 3 فروند بالگرد
– 361 دستگاه تانک و نفربر
– 50 قبضه توپ
– 20 دستگاه مهندسی
– 300 دستگاه خودرو
غنایم:
– 320 دستگاه تانک و نفربر
– 165 قبضه توپ
– 50 دستگاه مهندسی
– 500 دستگاه خودرو
همچنین یک سایت پرتاب موشک زمین به هوای سام 6 به همراه 3 فروند موشک و تعداد قابل توجهی از انواع مهمات به غنیمت گرفته شد[46].
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– لشکر 10زرهی متشکل از تیپ 42 زرهی، تیپ 24 مکانیزه، تیپ 17 زرهی و گردان 6 از تیپ 5، لشکر 1 مکانیزه شامل تیپ 1 مکانیزه، تیپ 27 مکانیزه، گردانهای تانک آندلس، قرطبه، اشبیلیه و گردان 8 مکانیزه، تیپ 34 و 51 زرهی، تیپ 422، 96 و 93 پیاده، تیپ 10 نیروهای ویژه و تیپ 421 پیاده[47].بنابراین در یک عملیات گسترده، بزرگ و کلاسیک و با هماهنگی که بین نیروهای نظامی به عمل آمد، ارتش عراق در منطقهی جنوب غرب ایران شکست سنگینی متحمل شد و بیشترین خسارت تجهیزاتی و تلفات انسانی بر دشمن وارد شد. تعداد اسرای دشمن و غنایمی که به دست آمد، نشان دهندهی میزان موفقیت عملیات، استیصال و انهدام دشمن و برتری نظامی جمهوری اسلامی بود[48].
«افرایم کارش» با نگاهی عمیق به عملیات فتح المبین، اقدامات بعدی دشمن یعنی عقب نشینی و فرار به پشت مرزهایش را متأثر از همین عملیات دانسته و مینویسد:
«در عملیات فتح المبین، عراق تحقیرآمیزترین شکست از زمان شروع جنگ را متحمل گردید. در این عملیات عراق مجبور شد نیروهای خود را در طول خطی که تقریباً نزدیک ایران بود مستقر کند و سه لشکر خود را به طور کامل از دست داد[49]».
l عملیات یا صاحب الزمان (عج)
از جمله تکهای ایذایی که در آغاز سال 1361 در محور دهلران انجام گرفت، عملیات یا صاحب الزمان (عج) بود.
این عملیات در تاریخ 28/1/1361 در منطقهی غرب دهلران و با سازمان رزم نیروهای سپاه[50] پاسداران طراحی و انجام شد و طی آن ضرباتی بر دشمن وارد گردید.
l عملیات حسین بن علی (ع)
این عملیات در زمرهی تکهای محدودی بود که با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسدارن در تاریخ 26/2/1361، با رمز مبارک «یا جواد الائمه (ع)» در منطقهی ارتفاعات میمک[51] و در محور صالح آباد- میمک انجام شد و طی آن ضرباتی بر دشمن و تجهیزات نظامی آن وارد شد.
l عملیات بیات
از جمله عملیاتهای ایذایی که در پایان نیمهی اول سال 61 انجام شد میتوان به عملیات بیات اشاره نمود. این عملیات در 26/2/1361 در منطقهی بیات در جنوب موسیان و در محور دهلران- موسیان و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران انجام شد. در این عملیات ضرباتی بر تجهیزات و نیروهای دشمن وارد گردید[52].
l عملیات زعفرانی
عملیات ایذایی زعفرانی در تایخ 5/7/1361 در محل پاسگاه زعفرانی عراق، در منطقهی بین دهلران و چنگوله و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسدران طراحی و انجام گردید و رزمندگان ایران ضرباتی بر نیروهای متجاوز عراقی وارد کردند[53].
l عملیات بیات
این تک، آخرین عملیات ایذایی بود که تا پیش از عملیات محرم در استان ایلام و محور دهلران- موسیان انجام شد. این عملیات در تاریخ 2/8/1361 در منطقهی بیات موسیان و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران طراحی و انجام شد و خساراتی به دشمن و تجهیزات آن وارد آمد[54].
l عملیات محرم
اگر چه عملیات فتحالمبین به شکست دشمن و استقرار نیروهای خودی در مواضع جدیدی در محدودهی مرز بینالمللی انجامید، اما قوای دشمن با در اختیار گرفتن ارتفاعات مهم مرزی، علاوه بر محفوظ نگاه داشتن یک خط پدافندی مطمئن، جادهی دهلران را که نزدیکترین معبر وصولی جبهههای میانی وجنوبی بود، زیر دید و تیرخود داشتند، همچنین مواضع پدافندی دشمن به گونهای بود که میتوانست به اشغال چندین حوزهی نفتی و تأسیسات مرتبط با آن در منطقهی بیات ادامه دهد، زیرا مناسبترین خط پدافندی متکی بر عوارض طبیعی را در خاک ایران، در اختیار داشت و قادر به دفاع از شهرک صنعتی طیب، زبیدات و چاههای نفت آن، چندین روستا و پاسگاه مهم در خاک عراق بود[55].
بنابراین کاملاً لازم بود که رزمندگان و نیروهای مسلح ایران به منظور دستیابی کامل به اهداف باقیماندهی نبردهای گذشته عملیاتی ترتیب دهند، تا با فعال کردن جبههها و بالا بردن توان رزمی خود، دشمن را دچار نوعی انفعال نمایند.
در این ایام که مصادف با ماه محرم بود، تصمیم بر انجام عملیاتی گرفته شد تا بتوانند به واسطهی آن از وضعیت فعلی خارج شوند و دشمن را تحت فشار قرار دهند، به این ترتیب عملیات که در سطحی نسبتاً گسترده انجام گرفت، محرم نام گذاری شد.
منطقهی انجام این عملیات شرهانی، زبیدات، و بیات- جنوب شرقی دهلران در غرب عین خوش- بود[56]. مشخصهی مهم این منطقه وجود ارتفاعات جبال حمرین، که خط مرزی قراردادی ایران و عراق است و بلندترین قلهی آن به ارتفاع 400 متر در خاک ایران میباشد. گذشته از تپهی 298 که داخل خاک ایران است، تپهی 175 داخل خاک عراق واقع شده است که مشرف بر محور وصولی و با اهمیت- عین خوش- چمسری- شرهانی- زبیدات میباشد که میتوان از روی آن، جادهی آسفالتهی شرهانی- زبیدات را که به لحاظ ارتباطی و تدارکارتی مهم است مورد تهدید قرار داد. همچنین رودخانههای چیخواب، دویرج و میمه از دیگر عوارض طبیعی آن هستند که به هنگام طغیان، آب آن به 10 برابر معمول (حد طبیعی و معمول آن 30 سانتیمتر است) میرسد[57].
عملیات محرم در تاریخ10/8/1361 در ساعت 22و8 دقیقه، با رمز مبارک یا زینب (س)، با هدف آزادسازی ارتفاعات حمرین در جنوب دهلران و تهدید و دسترسی به امکانات نفتی داخل خاک عراق و شهرک زبیدات آغاز شد[58]. این عملیات طی 3 مرحله انجام شد، 10 روز طول کشید و در پایان به پیروزی نیروهای ایران و دستیابی به اهداف مورد نظر منتهی شد. اجرای عملیات محرم در جنوب دهلران و غرب عین خوش، جو نامناسب ناشی از عدم موفقیت عملیات رمضان را خنثی کرد[59].
در این عملیات چهار لشکر پیاده از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و یک تیپ از نیروی زمینی ارتش شرکت داشتند و یک تیپ از سپاه نیز در احتیاط قرار داشت. در این عملیات سپاه پاسداران توانست از تانکها و توپخانهی غنیمتی خود استفادهی مناسبی به عمل آورد[60]. این عملیات که با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه پاسداران طراحی و انجام شد نتایج زیر را دربرداشت:
مناطق و تأسیسات آزاد شده:
– خارج شدن جادهی عین خوش- دهلران به طول 100 [65] کیلومتر از زیر دید و تیر دشمن
– تأمین امنیت شهرهای موسیان، دهلران و پادگان عین خوش، دشت اژیه و دهکدههای اطراف آن
– آزادسازی سلسله جبال حمرین، قلههای 290 ، 298، 390، 398 و 400
– تأمین قسمتی از مرز به طول 50 کیلومتر
– به خطر انداختن جادهی طیب- علی غربی و جادهی نظامی بغداد- عماره
– آزادسازی منابع نفتی موسیان و بیات و حوضچههای نفتی زبیدات و تلمبه خانه و حدود 70 حلقه چاه نفتی.
وسعت منطقهی آزاد شده: بیش از 550 کیلومترمربع از اراضی میهن اسلامی ایران آزاد و بیش از 300 کیلومترمربع از خاک عراق در نوار مرزی به تصرف رزمندگان ایران درآمد[61].
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– تیپهای پیادهی 606، 413، 703، 505، 420، 423
– تیپهای 42، 60 و 17 زرهی
– تیپ 24 مکانیزه
– گردان 2 نیروهای مخصوص
– 5 گردان کماندویی
– گردان تانک التحریر و گردان تانک صدام[62]
تلفات دشمن:
– کشته و زخمی: 6000 تن
– اسیر: 2350 نفر
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
– 12 فروند هواپیما
– 270 دستگاه تانک و نفربر
-250 دستگاه خودرو
– 30 قبضه تفنگ 106
غنایم:
– 149 دستگاه تانک و نفربر
– 270 دستگاه خودرو زرهی
– 35 قبضه تفنگ 106
همچنین چندین انبار مهمات و چندین قبضه توپ سبک و سنگین دشمن منهدم شد و تعداد زیادی انواع توپهای ضد هوایی و خمپاره انداز و چندین دستگاه موشک انداز مالیوتکا به غنیمت گرفته شد[63].
l عملیات والفجر مقدماتی[64]
بعد از عملیات محرم چنین تصور میشد که دستیابی به شهر العماره عراق دور از دسترس نیست، بر این اساس بخشی از منطقهی شمال شهر العماره که بین مثلث فکه، چزابه و غزیله محصور بود، مورد نظر طراحان نظامی قرار گرفت. منطقهی عملیاتی والفجر مقدماتی از شمال به میشداغ و برقازه، از جنوب به هورالهویزه، از شرق به چزابه و شهر بستان و از غرب به شهر العماره عراق و رودخانهی دجله منتهی میشد. در این منطقه رودخانههایی چون دویرج و میمه وجود دارد که از ارتفاعات استان ایلام سرچشمه میگیرند.
عملیات والفجر مقدماتی با هدف تصرف پل غزیله و سپس در صورت امکان، دستیابی به شهر العمارهی عراق، طراحی گردید. در این عملیات نیروی زرهی به کار گرفته شد، که این امر عمدتاً به لحاظ بعد مسافت و عمق منطقهی عملیاتی در نظر گرفته شده بود[65].
در طراحی و انجام این عملیات 13 یگان اعم از تیپ و لشکر از سپاه پاسداران و 3 یگان از ارتش مشارکت داشتند. عملیات در تاریخ 18/11/1361 و با رمز مبارک «یا الله» آغاز شد. از آن جا که ستون پنجم در جبههها نفوذ کرده بود و مکان و زمان عملیات را دقیقاً به نیروهای عراق گزارش داده بودند، عملیات با مشکل مواجه شد.
عملیات والفجر مقدماتی را باید جنگ با موانع نامید، زیرا که دشمن در مواضع مقابل خود، موانع مختلفی ایجاد و اکنون پس از دریافت اطلاع از موقعیت انجام عملیات، موضع خودرا به دژی نفوذناپذیر تبدیل کرده بود. عملیات از سه محور آغاز شد، اما موانع ایجاد شدهی دشمن (میادین مین، سیم خاردار، کانال عمیق آب و …) مانع از پیشروی و سهولت کار شد. اگر چه در این عملیات ضربات سنگینی بر نیروهای عراقی وارد آمد، ولی اهداف عملیات تحقق پیدا نکرد. این عملیات نشان داد که دشمن از عملیاتهای گذشتهی ایران تجربههایی کسب کرده و به تحکیم مواضع خود از راه ایجاد موانع مختلف پرداخته و آرایش جدیدی گرفته است[66].
این عملیات اگر چه به تمام اهداف از پیش طراحی شده نرسید، ولی نتایجی به قرار زیر داشت:
مناطق آزاد شده:
– آزادسازی پاسگاههای ایرانی سوبله، صفریه، رشیده و طاووسیه
– تصرف پاسگاههای عراقی وهب، کرامة و صفریه.
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
– 5 فروند هواپیما
– بیش از 80 دستگاه تانک و نفربر
– بیش از 120 دستگاه خودرو نظامی
– تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین.
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– تیپ 12 از لشکر 3 زرهی شامل گردانهای قادسیه، قطیبه، معتصم و گردان 3 مکانیزه، تیپ 702 پیاده از لشکر 14
– گردانهای المثنی و الانتصار
– یک گردان از تیپ 505 و گردان کماندویی حطین[67].
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 2500 نفر
اسیر: 113 نفر[68].
l عملیات والفجر1*
پس از روشن شدن اهمیت جبههی العماره که حلقهی استراتژیک میان شهرهای مهم بغداد و بصره محسوب میشد، نگاه نظامیان به آن معطوف شد، لیکن این مهم تحقق پیدا نمیکرد مگر با تکمیل اهداف باقی مانده از عملیاتهای گذشته. به همین دلیل تصرف بخش غربی ارتفاعات حمرین و جبل فوقی در دستور کار قرار گرفت، و تنها در این صورت بود که مقدمات پیشروی به عمق مواضع دشمن و قطع جادهی تدارکاتی و مواصلاتی جبهههای جنوب و بصره فراهم میشد. انجام این عملیات موجب میشد که فرماندهان نیروهای مسلح به توانایی خود برای انجام دادن عملیاتهای آینده، اطمینان پیدا کنند و نهایتاً تصرف شهر العماره در مراحل و اقدامات بعدی امکان پذیر میشد.
این عملیات با استعداد 132 گردان (96 گردان سپاه و 36 گردان ارتش) در مقابل 120 گردان دشمن با طراحی مشترک و فرماندهی سرهنگ صیاد شیرازی فرماندهی نیروی زمینی ارتش در تاریخ 21/1/1362 و با رمز مبارک «یا الله»[69]، در منطقهی عملیاتی شمال غرب فکه، با هدف انهدام نیروهای دشمن و آزادسازی بخشی از نوار مرزی انجام شد[70]. این عملیات که با هدف کامل کردن تصرف جبال حمرین و با تکیه بر آتش توپخانه، انجام شد، در بعضی از محورها به اهداف مورد نظر رسید و در بعضی از محورها با مشکل مواجه شد. حجم آتش دشمن در این عملیات بیسابقه بود و مانع از الحاق یگانهای خودی شد[71].
اگر چه نبرد با شدت ادامه داشت و در برخی قلل زد و خورد به صورت تن به تن درآمده بود، و ارتفاعات منطقه چندین بار دست به دست گردید، ولی تلاش مضاعف نیروهای خودی، با وجود موفقیت اولیه در وارد آوردن خسارات و تلفات بر یگانها و ماشین نظامی دشمن، تغییر مشخصی در خطوط پدافندی دو طرف ایجاد نشد و مناطق آزاد شده تثبیت نگردید و نیروها پس از چند روز درگیری به مواضع قبلی خود بازگشتند، اگر چه در این عملیات اهداف مورد نظر تحقق پیدا نکرد، ولی نتایجی به قرار زیر داشت:
مناطق آزاد شده:
– ارتفاعات 112، 143 و 145 در منطقهی حمرین
– چندین روستا درحاشیهی رودخانهی دویرج
– پاسگاه پیچ انگیزه.
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
– 98 دستگاه تانک و نفربر
– دهها دستگاه خودرو
– چندین قبضه سلاح نیمه سنگین و مقدار زیادی سلاح سبک
– 5 فروند بالگرد[72].
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– تیپهای 501 پیاده و 12 زرهی از لشکر 3 معروف به ابن ولید
– تیپهای 51 و 60 زرهی
– تیپ 801 پیاده
– تیپ 37 زرهی
– 3 گردان از تیپ 8 مکانیزه
– تیپ 419 پیاده
– تیپهای 108، 701، 703 و 417 از لشکر 1 مکانیزه
– تیپ 603 از لشکر دهم
– یک گردان تانک از تیپ 51 زرهی[73].
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 8500 نفر
اسیر: 350 نفر[74].
lعملیات والفجر 3
این عملیات که از جمله عملیاتهای نیمه گسترده محسوب میشود در تاریخ 7/5/1362، با استعداد و مشارکت 26 گردان سپاه و 7 گردان ارتش و با طراحی و فرماندهی مشترک در ساعت 23 با رمز «یا الله»[75]، در منطقهی عمومی مهران آغاز شد. قرارگاه سپاه با اهداف زیر منطقهی عمومی مهران را برای انجام عملیات انتخاب نمود:
1- آزاد سازی شهر مهران از دید و تیردشمن
2- ایجاد سهولت در برقراری ارتباط شهرهای دهلران- مهران و نیز ایلام – مهران
3- تحمیل خطوط پدافند به دشمن و کشاندن وی از ارتفاعات به دشت
4- انهدام قوای دشمن
5- بازپسگیری ارتفاعات و عوارض حساس زالوآب[76].
دشمن با وجود عقب نشینی قبلی از مهران، ارتفاعات سرکوب منطقه را در اختیار و اشغال خود داشت، تا امکان دستیابی به مهران را برای خود محفوظ نگه دارد، و گذشته از محافظت شهر بدرهی عراق، با نیرویی کمتر منطقه را پدافند نماید. شهر و دشت مهران در میان دو رشته ارتفاعات قرار دارد: در شمال ارتفاعات زالو آب و کانی سخت و در جنوب ارتفاعات قلاویزان، در شمال شرقی مهران نیز تنگهی کنجان چم قرار دارد که بسان گلوگاه ورود به شهر مهران از طرف ایلام به نظر میرسد.
با آغاز عملیات والفجر3 مواضع دشمن از سه محور جنوبی، میانی وشمالی مورد هجوم قرارگرفت. در محور میانی نیروها توانستند با پشت سر گذاشتن موانع ایذایی و گرفتن تعدادی اسیر، پاسگاههای منطقه را آزاد کنند. در محور جنوبی(قلاویزان) علی رغم موفق شدن نیروهای خودی به بازپسگیری ارتفاعات، فرصت الحاق با محور میانی و احداث خاکریز به دست نیامد.
به علت حساسیت فراوان محور شمالی، به ویژه ارتفاعات کله قندی، نبرد شدیدی بین طرفین در گرفت و پس از محاصرهی این هدف مهم، نیروهای عراق با تمام توان تلاش مینمودند تا از سقوط این ارتفاع مهم جلوگیری کنند، به طوری که نزدیک به یک هفته به وسیلهی بالگرد به نیروهای تحت محاصرهی خود با اسلینگ[77] آذوقه و کمک میرساندند. عراق امیدوار بود با تقویت نیروهایش در سایر محورها بتواند تک نیروهای خودی را متوقف سازد، ولی با وارد عمل شدن یک گردان از نیروهای لشکر محمد رسول الله[78] (ص) به فرماندهی محمد ابراهیم همت، مقاومت عراقیها درهم شکست و این ارتفاعات از حضور دشمن پاکسازی شد. انجام موفق این عملیات نتایج زیر را به دنبال داشت:
مناطق و تأسیسات آزاد شده:
– ارتفاعات زالو آب شامل ارتفاعات کله قندی، 342، 325، 320، 390، دامنهی ارتآتنمسیتنتنمیفاعات 335 و ارتفاعات نمهکلانبو کوچک و بزرگ
– آزاد سازی پاسگاههای ایرانی فرخ آباد، رضا آباد و سد رودخانهی کنجان چم
– تصرف پاسگاههایعراقی زالو آب و دراجی
– خارج کردن قسمت مهمی از جاده مهران- دهلران از کنترل دشمن
– آزادسازی چندین روستای منطقه.
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– تیپ4 گارد مرزی، تیپهای 417، 420، 506، 502 پیاده، تیپهای 37 و 70 زرهی از لشکر12
– 5 گردان پیاده و کماندویی[79]
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 10000 نفر
اسیر: 509 نفر[80] .
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
– 1 فروند هواپیما
– 5 فروند بالگرد
– 165 دستگاه تانک و نفربر
– 102 دستگاه خودرو
– 150 قبضه خمپاره انداز، تیربار و توپ ضدهوایی
– دهها دستگاه خودرو مهندسی و راه سازی و چندین انبار مهمات.
غنایم:
-15 دستگاه تانک و نفربر
– 50 قبضه ضدهوایی و خمپاره انداز
– بیش از 1800 قبضه تیربار
– 20 دستگاه خودرو
– 5 دستگاه وسیلهی مهندسی و راه سازی
– مقدار زیادی انواع سلاح سبک و مهمات[81].
شرح مختصر عملیات والفجر 3 از زبان وفیق السامرایی جالب و شنیدنی است:
«در ژوییه 1989 [7/5/1362] نیروهای ایرانی در منطقهی «زرباطیه» دست به عملیات زدند و توانستند تعدادی از ارتفاعات مرزی را به تصرف خود درآورند. آنها هنگ یکم تیپ چهارصد و هفده پیاده را به تصرف خود درآوردند. صدام خود را به منطقهی زرباطیه رساند و دربارهی علل عدم شکسته شدن محاصرهی هنگ مذکور سئوال نمود. در جواب او گفتند که دو هنگ از تیپ چهل و هشتم پیاده را اعزام کردیم، ولی نتوانستند محاصره را در هم بشکنند» صدام هم بی درنگ و بدون هیچ گونه تحقیق و بررسی، دستور داد فرماندهی هنگهای مذکور را اعدام کنند. آن دو دارای درجهی سرهنگ دوم ستاد بودند. صدام آنها را ترسو و بزدل قلمداد کرد ولی چهار ماه بعد در زمرهی شهدا تلقی گردیدند. پس از این صدام دستور داد، تیپ 38 پیاده به فرماندهی سرتیپ ستاد «برهان خلیل» وارد عمل شود. وی در نبردهای «قصر شیرین» دو درجه از صدام دریافت کرده بود و از سرهنگ دومی ستاد به درجهی سرتیپی ستاد بالا آمده بود. تیپ سی و هشت به علت آتش سنگینی که بر روی دشت واقع بین هنگ محاصره شده و نیروهای ما فرود میآمد و «دشت مرگ» خوانده می شد، نتوانست به اهداف خود برسد. سرتیپ ستاد «برهان خلیل» از سوی سرلشکر ستاد «حسین رشید التکریتی» و سرلشکر ستاد «ماهر عبدالرشید» (پدر زن قصی پسر صدام) برای بازجویی فرا خوانده شد. من او را دیدم در حالی که گریه میکرد، میگفت: «دو سال پیش به خاطر شجاعتم، به من دو درجه تشویقی دادند و امروز به اتهام سستی و بزدلی، مرا مورد بازجویی قرار می دهند». برهان خوش اقبال تر از دو افسر قبلی نبود و به اعدام محکوم شد. سرانجام نیروهای ایرانی توانستند کلیهی افراد هنگ محاصره شده را به اسارت خود در آورند[82].
l عملیات والفجر 5*
این عملیات از جمله تکهای پیشتیبانی و محدودی بود که در تاریخ 28/11/1362 در منطقهی عمومی چنگوله در جنوب مهران در 4 محور و با رمز یا زهرا (س) انجام شد[83]. عملیات با اهداف آزاد سازی ارتفاعات منطقه و گمراه کردن دشمن از عملیات خیبر[84] و در قالب 15 گردان با سازمان رزم و فرماندهی سپاه طراحی و انجام شد.
رزمندگان سپاه و بسیج تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء با عبور از میادین مین و موانع ایذایی و با حمایت آتش شدید توپخانه خود را به مواضع دشمن رسانده و پس از نبردی سخت موفق شدند ضمن تصرف ارتفاعات مهم منطقه و آزادسازی چندین کیلومتر مربع از خاک کشور، غنایم قابل توجهی نیز به دست آورند. با انجام و اتمام این عملیات نتایج زیر به دست آمد:
وسعت مناطق آزاد شده 110 کیلومتر مربع شامل:
– ارتفاعات بند پیرعلی، تنگهی چنگوله، تونل چغا عسگر و عباس عظیم
– پاسگاههای شمالی، عین عبد، طارق و الرباغی عراق
– شهرکهای بکسایه، آلیاسین و روستای شیخ احمر
– تسلط بر جادهی طیب- بدره ی عراق.
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
-40 دستگاه تانک و نفربر
– مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین
– 2 فروند بالگرد
– دهها دستگاه خودرو نظامی
– 10 انبار مهمات.
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– تیپ بازسازی شدهی 4 گارد مرزی، یک واحد کماندویی، تیپ 4 کوهستانی
– یک گردان تانک از تیپ 50 زرهی لشکر 12
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 3600 نفر
اسیر: 170 نفر[85].
l عملیات والفجر6
پس از انجام عملیات والفجر1، بخش جنوبی استان ایلام (محور دهلران- موسیان- فکه)، علیرغم اهمیت زیادی که داشت به منطقهای آرام و پدافندی تبدیل شد و اصولاً تصور میشد که دیگر در این بخش راهکارهای نظامی به منظور پیشروی و نفوذ قوای خودی وجود ندارد. لیکن در آستانهی عملیات خیبر، لازم بود که در این منطقه و به منظور فریب و گمراه نمودن دشمن عملیاتی طراحی و انجام شود. عملیات والفجر 6 از جمله تکهای محدودی بود که به همین منظور طراحی شد. این عملیات در ساعت 30/23 تاریخ 2/12/1362 با رمز مقدس یا زهرا (س) در منطقهی چیلات در جنوب دهلران با هدف انهدام نیروهای دشمن و گمراه نمودن آنها از عملیات آتی آغاز شد[86]. نیروهای خودی به استعداد 8 گردان سپاه به منظور تصرف مواضع مستحکم و دست نخوردهی دشمن، با عبور از رودخانهی چیلات، وارد عمل شدند و پس از درهم شکستن خطوط دفاعی به حرکت خود در عمق مواضع نیروهای عراقی ادامه دادند و توانستند منطقهای حدود 50 کیلومتر مربع را تصرف کنند[87]. دشمن برای بازپسگیری مناطق از دست داده، اقدام به پاتک کرد و موفق شد با کنترل عملیات، رزمندگان را از ادمهی عملیات باز دارد. در نهایت نتایج زیر از این عملیات به دست آمد:
جادهی مرزی تدارکاتی در منطقهی چیلاتن ت
آ ؛آ(طیب- علیغربی) و دو ارتفاع مشرف به شهر علیغربی به تصرف ایران درآمد. دهها دستگاه تانک و نفربر، خودرو نظامی، سلاح سبک و نیمه سنگین عراق و تیپ 77 و2 گردان از سپاه چهارم ارتش عراق منهدم و صدها نفر کشته و زخمی شدند[88].
l عملیات عاشورا
منطقهی میمک و ارتفاعات محدودهی آن به علت اشرافی که بر مناطق همجوار دارد دارای اهمیت زیادی است. از همین رو بود که عراق پیش از هجوم سراسری این منطقه را اشغال کرد، اما با انجام عملیات ضربت ذوالفقار قسمت عمدهای از آن به تصرف نیروهای خودی درآمد. در عملیات عاشورا که مجدداً در منطقهی میمک انجام شد اهدافی به قرار زیر برای این عملیات مدنظر گرفته شد:
1- انهدام بخشی از قوای دشمن
2- تحمیل پدافند به دشمن در دشت
3- ایجاد تسهیلات در رفت و آمد از جنوب به غرب و بالعکس، و نیز ارتباط و اتصال جبهههای جناحین میمک
4- آزادی سازی قسمتی از اراضی اشغالی
5- تأمین منطقهی میمک یا تسخیر و تصرف ارتفاعات مهم منطقه، از جمله: گرکنی، فصیل و فرورفتگی میمک، که به منزلهی ارتفاعات سرکوب در اختیار دشمن قرار داشت[89].
این عملیات با طراحی مشترک از غروب 25/7/1363 با رمز «یااباعبداللهالحسین(ع)» و با نیرویی برابر با 17 گردان سپاه و 9 گردان ارتش در سه محور اصلی انجام شد:
محور شمالی: ارتفاعات گرکنی، 350 و بانی تلخاب.
محور میانی: ارتفاعات فصیل و یال شمالی میمک که به ارتفاع معروف 350 متصل است.
محور جنوبی: فرورفتگی ارتفاعات موجود، معروف به شیار نیخزر.
این تک غافلگیرانه با مقاومت شدید عراق و اجرای پاتکهای متعدد و آتش سنگین توپخانه و حملات هوایی آنها مواجه شد[90]، ولی نیروهای خودی به بسیاری از اهداف عملیات دست یافتند. عملیات عاشورا تکمیل کنندهی عملیات ضربت ذوالفقار بود. با اجرای موفق عملیات عاشورا، 50 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی آزاد شد و در نتیجهی این عملیات، قوای خودی به مرز نزدیکتر شدند و امنیت بیشتری در منطقهی عمومی ایلام و صالح آباد برقرار شد[91].
در این عملیات ارتفاعات 382 فصیل، 295 و 348 گرکنی، 325 کوه گچی و 384 کاسه کاف آزاد شدند. همچنین پاسگاه مرزی گرکنی، مناطق مرزی و تنگهی بینا آزاد شد و پاسگاههای اینزل (انزی) و کاسه کاف عراق نیز به تصرف نیروهای خودی درآمد.
در این عملیات 3 فروند هواپیما، 2 فروند بالگرد، 95 دستگاه تانک و نفربر، چندین قبضه آتشبار، بیش از 10 انبار مهمات و دهها خودرو سبک و نیمه سنگین دشمن منهدم شدند[92].
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– تیپ 4 پیادهی کوهستان از لشکر 2، تیپ 2 زرهی مستقل، یک گردان تانک، یک گردان توپخانه، 2 گردان کماندویی، یک گردان نیروی مخصوص، تیپ 12 زرهی از لشکر 3 و تیپ 403 مستقل.
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 3700 نفر
اسیر: 180 نفر.
غنایم:
-14 دستگاه تانک و نفربر
– 5 قبضه توپ 106 میلیمتری
– 7 قبضه خمپاره انداز
– 20 دستگاه خودرو سبک و نیمه سنگین
– مقدار زیادی از انواع سلاحهای سبک
– چندین انبار مهمات[93].
l عملیات میانکوه
این عملیات از جمله تکهای ایذایی بود که در تاریخ 12/9/1363 در ارتفاعات میانکوه در محور مهران و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران طراحی و انجام شد و نیروهای خودی توانستند ضرباتی بر نیروهای عراقی وارد کنند[94].
l عملیات ظفر 1
این عملیات در زمرهی عملیاتهای محدودی است که در تاریخ 15/3/1364 در محدودهی ارتفاعات میمک و فصیل و در محور صالح آباد- میمک، با رمز مقدس «یااباعبدالله الحسین(ع)» و با سازمان رزم و فرماندهی ارتش طراحی و انجام شد[95]. در این عملیات ضرباتی بر دشمن و تجهیزات نظامی آنها وارد آمد.
l عملیات ظفر 4
این عملیات محدود در ساعت 2 بامداد و در تاریخ 10/4/1364 با هدف تصرف تپهی دیدهبانی مهمی در منطقهی عملیاتی فکه توسط نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد. در این عملیات تعدادی خودرو و چندین سنگر انفرادی و اجتماعی دشمن منهدم شدند[96]. اهداف عمدهی این عملیات، ضربه زدن به بخشی از نیروی دشمن و تصرف نقاط استراتژیک عملیاتی بود[97].
l عملیات قدس 3
این عملیات محدود در ساعت 30/22 شب در تاریخ 19/4/1364 با رمز مبارک «یا امام جعفرصادق(ع)» و با هدف ضربه زدن به دشمن، در منطقهی عملیاتی جنوب دهلران توسط نیروی زمینی سپاه پاسداران طراحی و انجام شد. این عملیات عمدتاً به منظور دفع حملات دشمن و انهدام بخشی از نیروی دشمن بود[98]. موقعیت منطقهی عملیاتی مورد نظر در ارتفاعات عین منصور (فرهسیاه) در محور عمومی دهلران- طیب در غرب رودخانهی میمه قرار دارد.
در این عملیات 15 دستگاه خودرو آیفا، 4 دستگاه تانک، 15 قبضه خمپارهانداز60 و80 میلیمتری، 60 قبضه تفنگ 106 میلیمتری، 10 انبار مهمات، انهدام کامل گردان 1 و 2 از تیپ 805، پمپ بنزین قرارگاه دشمن و 2 مقر تیپ 805 دشمن منهدم شدند. همچنین 400 نفر از نیروهای دشمن کشته، 1000 نفر زخمی و 70 نفر نیز به اسارت درآمدند و مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین و تعدادی بی سیم و دستگاههای مخابراتی دشمن به غنیمت گرفته شد[99].
l عملیات شرهانی
بر اساس شناسایی نیروهای ارتش در منطقهی شرهانی و پی بردن به نقاط ضعف دشمن، یگانهای خودی به استعداد 3 گردان در تاریخ 21/4/1364 به مواضع نیروهای دشمن یورش بردند و با ایجاد رخنهی آنها، در صفوف دشمن شکاف ایجاد کردند. در این نبرد- که با هدف ترمیم خطوط پدافندی خودی و افزایش میزان آسیب پذیری مواضع و سازمان رزم عراق صورت گرفت- اهداف عملیات به صورت کامل تأمین گردید[100].
l عملیات چنگوله
این عملیات از زمرهی تکهایی بود که با هدف ضربه زدن به نیروهای نظامی عراق صورت گرفت. عملیات در تاریخ 10/5/64، با رمز «یازهرا (س)» و با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران «تیپ 114 حضرت امیرالمؤمنین (ع)»- در منطقهی باقسای (بکسایه) عراق – در محدودهی چنگولهی مهران انجام شد[101].
l عملیات عاشورای 2
از آن جا که معمولاً پیش از انجام عملیاتهای بزرگ ضرورت داشت، تا با طراحی و انجام عملیاتهای محدود و ایذایی، جبههها همچنان فعال نگاه داشته شوند و دشمن به حال خود رها نگردد، پیش از انجام عملیات والفجر 8، عملیاتی با نام عاشورای 2 در منطقهی چنگوله در جنوب مهران طراحی و انجام شد.
این تک محدود در تاریخ 24/5/1364 با سازمان رزم و فرماندهی سپاه پاسداران و با رمز مبارک «یا مهدی (عج) ادرکنی» در ساعت 2 بامداد اجرا گردید که هدف آن، تصرف و تأمین عوارض مهم منطقه و گرفتن تلفات از نیروهای دشمن بود.
در این عملیات تپهی دوقلو و ارتفاع 145 آزاد شد. چندین دستگاه خودرو و مقدار زیادی مهمات دشمن و گردان 1 و 2 از تیپ 114 لشکر 35 عراق منهدم شدند. همچنین 500 نفر کشته و زخمی و 10 نفر نیز به اسارت درآمدند. مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین، چندین قبضه خمپاره انداز و مقداری مهمات نیز به غنیمت گرفته شد[102].
l عملیات عاشورای 3
این عملیات در ساعت 2 بامداد و در تاریخ 25/5/1364 با رمز مقدس «یاسیدالشهدا (ع)»، با هدف انهدام یگانهای دشمن، در منطقهی عملیاتی شمال فکه (یبیس) و با سازمان رزم سپاه پاسداران طراحی و انجام شد[103]. در این عملیات، نیروهای سپاه با استعداد 3 گردان وارد عمل شدند و پس از پشت سرگذاشتن موانع و مواضع متعدد نیروهای دشمن، در نبردی سنگین، تلفات بسیاری به آنان وارد کردند. این عملیات عمدتاً به منظور انهدام تجهیزات و نیروهای دشمن صورت گرفت[104].
در این عملیات 2 دستگاه تانک، 2 پل مهم ارتباطی، یک پارک موتوری، 19 انبار مهمات، یک دستگاه لودر و تعدادی از ادوات و تجهیزات مهندسی دشمن منهدم شد. همچنین گردان 1 و 2 از تیپ 108 از لشکر 16 عراق منهدم شدند، و بیش از 600 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و 35 نفر نیز به اسارت درآمدند. مقدار زیادی سلاح سبک و سنگین، چندین قبضه خمپاره انداز و مقداری تجهیزات لجستیکی و مخابراتی دشمن به غنیمت گرفته شد[105].
l عملیات میمک (عمار 3)
این تک ایذایی در ارتفاعات جنوبی میمک و با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای ارتش در محور جنگی صالح آباد- میمک در تاریخ 18/6/1364 و با هدف ضربه زدن به تجهیزات و نیروهای دشمن طراحی و صورت گرفت[106].
l عملیات کولک
این عملیات ایذایی با هدف انهدام تجهیزات و نیروهای دشمن در تاریخ 5/8/1364 در ارتفاعات کولک واقع در محور صالح آباد- میمک، توسط سازمان رزم سپاه پاسداران و با رمز مبارک «یا الله» طراحی و انجام شد[107].
l عملیات میانکوه
این عملیات ایذایی در تاریخ 15/8/1364 با رمز مبارک «یا حسین(ع)» در ارتفاعات میانکوه مهران و با سازمان رزم سپاه پاسداران طراحی و انجام شد. عملیات میانکوه با هدف انهدام و ضربه زدن به تجهیزات و نیروهای دشمن صورت گرفت و اهداف آن نیز محقق گردید[108].
l عملیات کانی سخت
این عملیات از جمله عملیاتهای ایذایی بود که با هدف ضربه زدن به نیروهای دشمن طراحی شد. این تک در تاریخ 2/9/1364، در ارتفاعات کانی سخت و با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران در محور صالح آباد- میمک انجام گردید[109].
l عملیات چنگوله
این تک ایذایی در تاریخ 8/9/1364 در جنوب چنگوله و در محور مهران با رمز «یارسول الله(ص)»، با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران با هدف ضربه زدن به مواضع و نیروهای نظامی دشمن طراحی و انجام گردید[110].
استراتژی دفاع متحرک عراق
پس از تصرف و فتح فاو توسط ایران در عملیات والفجر 8 (20/11/64)، عراق که از بازپسگیری آن ناتوان بود، برای خروج از این بنبست و به منظور جبران بخشی از شکست خود در فاو، استراتژی جدیدی در طول مرزهای 1200 کیلومتری خود با ایران اتخاذ کرد، به این صورت که در سایر جبههها به ایران حمله کند. در این شرایط عراق در نظر داشت که ابتدا از پیشروی نیروهای ایران ممانعت به عمل آورد و سپس مبادرت به عقب راندن آن ها نماید[111].
همچنین عراق با هدف بازسازی روحی- روانی نیروهای مسلح و افکار عمومی، خارج شدن از انفعال و به دست گرفتن ابتکار عمل، تجزیهی بیشتر توان سپاه پاسداران و جلوگیری از انجام عملیات از سوی این نیرو، این استراتژی را در دستور کار خود قرار داد. بر این اساس نیروهای عراقی در سراسر جبههها، خطوط پدافندی ایران را مورد شناسایی قرار داده و در مناطق آسیب پذیر به آنها حمله میکردند تا اهداف مورد نظر خود را تأمین نمایند. این استراتژی با حملهی عراق به منطقهی عملیاتی والفجر 9 در چوارتا در 16 اسفند 1364 شروع و در 27 اردیبهشت 1365 با اشغال مهران به اوج خود رسید[112].
در چارچوب این استراتژی، عراق در محدودهی استان ایلام و در دو محور جنوبی (دهلران) و مهران به حملاتی اقدام نمود. در منطقهی دهلران عراق از چهار محدوده حملات خود را طراحی کرد:
1- منطقهی شرهانی (18/1/1365): تحرک دشمن در این محور با هدف تصرف سلسله جبال حمرین و ارتفاعات چم سری و چم هندی انجام گرفت و توانست تپهی 175 را به تصرف درآورد.
2- منطقهی فکه (10/2/1365): دشمن در این منطقه با نیرویی به استعداد 2 لشکر مکانیزه و زرهی و با پشتیبانی انبوه آتش توپخانه، توانست مناطقی را اشغال و جمعی از نیروهای پدافندی ایران را به اسارت درآورد.
3- منطقهی فکه (18/2/1365): هر چند که دشمن با یک تیپ زرهی در این محور تظاهر به حمله نمود ولی درصدد آن بود که حملهی خود را از محور دیگری ترتیب دهد.
4- منطقهی پیچ انگیزه و بجلیه (19/2/1365): دشمن در چند روز تلاش خود دست به حملات شدیدی زد، اما با مقاومت نیروهای مستقر در منطقه و یگان های احتیاط نتوانست به اهداف مورد نظر خود دست یابد، ولی بخشی از ارتفاعات غیر مهم حمرین را اشغال کرد[113].
در جبههی مهران عراق حداکثر توان رزمی خود را وارد عمل نمود تا بتواند شهر مهران را تصرف کند. ارتش متجاوز عراق با استعداد یک لشکر، 3 تیپ زرهی و 8 تیپ پیاده در مقابل 8 گردان ارتش ایران عملیاتی را با عنوان ثارالابطال (خونخواهی جوانان) ترتیب داد، و هجوم خود را در تاریخ 26/2/1365 با حجم سنگین آتش از چند محور آغاز نمود:
1- محور بهرام آباد- مهران
دشمن در این محور با تصرف شیار میگ سوخته و ارتفاعات جنوب مهران، عمده توان خود را مصروف پیشانی شهر- که معبر اصلی برای نیروهایش بود- کرد و پس از شکستن مقاومت نیروهای خودی، از جادهی بهین و بهروزان حرکت خود را ادامه داد و از مسیر جادهی مهران- هرمزآباد ارتباط مهران با دهلران را قطع کرد و در غرب روستای ملکشاهی (شهرک اسلامیه) به انتظار موفقیت محورهای دیگر نشست.
2- محور رضاآباد
در این محور نیروهای عراق پس از تصرف خطوط پدافندی، تپههای رضاآباد و دراجی را تسخیر کردند. سپس با استقرار بر روی بخش های مشرف با آتش پشتیبانی خود جادهی اصلی را بستند و مانع از دسترسی نیروهای ایران از مسیر شمالی به مهران شدند و از سمت شمال با عبور از جادهی ایلام- مهران وارد شهر مهران شدند.
3- محور آبزیادی – حسین آباد
نیروهای عراق پس از عقب زدن مدافعان خطوط پدافندی با اتکا به جادهی آبزیادی، تک خود را ادامه دادند و ارتفاعات 307، 310 و 330 را در شرق مهران تصرف کردند و به نیروهای دو محور دیگر ملحق شدند و این چنین مهران بار دیگر به اشغال متجاوزین عراقی درآمد[114]. دشمن کوشید با بزرگ نمایی تصرف مهران، عملیات ثار الابطال را هم سنگ نبرد و الفجر 8 (فتح و تصرف فاو) جلوه دهد تا بلکه فشار سنگین سیاسی- روانی ناشی از دست دادن فاو را بکاهد.
انتخاب این مناطق در استان ایلام و نیز مناطقی دیگر در طول مرز و مناطق جنگی از سوی عراق، با این برداشت و درک نظامی طراحی شد کهنیروهای ایران پساز عملیات فاو فاقد سازماندهی لازم میباشند و در صورتی که نیروهای عراق در جبهههای مختلف به صورت جداگانه مبادرت به تهاجم نمایند، ایران توان لازم برای پاسخگویی نخواهد داشت و بعد از هر حمله نیاز به یک سال بازسازیدارند و نمیتوانند سریع حمله کنند،لذا باید از این غافلگیری استفادهکرده و به آنها حمله شود. البته تحرکات عراق، عملیات مهمی به حساب نمیآمد و به جز آخرین مرحله از این سلسله عملیات که به سقوط مهران انجامید، بقیهی عملیاتهای دشمن قابل توجه نبود و نمیتوانست فتح فاو را تحت تأثیر قرار دهد[115]. ولی دشمن که ضربهی شدیدی را در فاو متحمل شده بود، برای جبران موقعیت از دست رفته، حرکات نظامی محدود خود را با هیاهوی تبلیغاتی توأم میکرد.
زمینگیر کردن توان تهاجمی یگانهای ایران و جلوگیری از سازماندهی و آمادگی آنها برای انجام عملیات گسترده در آینده، از اصلیترین اهداف رژیم عراق برای انتخاب استراتژی دفاع متحرک بود، و بر همین اساس بود که ارتش عراق در تاریخ 27/2/1365 توانست مهران را اشغال کند ولی عملاً توان نظامیاش را از دست داد؛ به طوری که نیروهای رزمندهی ایران با انجام عملیات کربلای 1 مهران را در تاریخ 9/4/1365 فتح نمودند و به این صورت فتح مجدد مهران تمامی دستاوردهای عراق را در استراتژی موسوم به دفاع متحرک بر باد داد. چرا که صدام اشغال مجدد مهران را در برابر فتح فاو قرار داده بود[116]. همچنین با بازپسگیری مهران توسط نیروهای ایرانی، ناکامی اصل استراتژی دفاع متحرک عراق در میدان نبرد اثبات گردید.
l عملیات کربلای 1
همان گونه که گفته شد در میان مناطق مختلفی که در چارچوب استراتژی دفاع متحرک مورد هجوم دشمن قرار گرفت، تصرف مهران برجستهترین آنها به شمار میآمد، به همین دلیل عراق تبلیغات زیادی روی آن انجام داد و از سوی صدام، اشغال مهران در مقابل فتح فاو قرار داده شد. در این وضعیت، ضرورت آزاد سازی مهران اجتناب ناپذیر مینمود.
با سپری شدن مدت زمان مورد نیاز جهت آماده سازی و بازیابی و افزایش توان رزم، تصمیم بر انجام عملیاتی در جهت باز پس گیری مهران گرفته شد. به این منظور مقدمات کار از جمله شناسایی و جمعآوری اطلاعات از موقعیت دشمن آغاز گردید.
در مجموع خطوط دشمن در سه محور جاده ی ایلام- مهران، باغ کشاورزی (شمالی) و جادهی دهلران- مهران (وسط) و مجموعهی ارتفاعات (قلاویزان)، چند نوع استحکامات و مواضع متفاوت داشت.
در محور شمالی، استحکامات دشمن نسبتاً قویتر بود، چنانکه در آن قسمت 7 ردیف مین همراه با کانال و بیش از 5 ردیف سیمخاردار رشتهای کار گذاشته بود. در محور وسط به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات دشمن نسبتاً ضعیف بود. در محور جنوبی، نیروهای تکاور در مقابل معابری که انتخاب کرده بودند عمدتاً سنگرهای کمین دشمن، و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین در مقابل خود داشتند[117]. اهمیت ارتفاعات سرکوب قلاویزان به گونهای بود که دشمن به هیچ روی حاضر به از دست دادن آن نبود، لذا استحکامات قابل توجهی بر روی آن احداث کرده بود و تقریباً عبور از آن غیر ممکن به نظر میرسید.
سرانجام عملیات در ساعت 22:30 دقیقه در تاریخ 9/4/1365 و با رمز مبارک «یا ابوالفضل العباس(ع) ادرکنی» در منطقهی عملیاتی مهران و با اهداف بازپسگیری شهر مهران و آزاد سازی ارتفاعات مهم و استراتژیک قلاویزان[118] با سازمان رزم و فرماندهی سپاه در 2 محور آغاز شد: محور اول، یعنی جاده ی ایلام – مهران، باغ کشاورزی، تپه غلامی و شهر، به موازات محور دیگر یعنی جاده ی دهلران- مهران. ارتفاعات جنوبی و غربی حمرین و قلاویزان محدودهی منطقهی عملیاتی نیروها را مشخص میساخت. رزمندگان ایران با سرعت عمل و حملات برق آسای خود در 5 مرحله [و در 8 روز] توانستند موفقیت لازم را حتی بیش از حد انتظار- برآورده سازند[119]. تنها در این عملیات بود که ایران با استفاده از نیروی زرهی و در روز توانست ارتفاعات قلاویزان مهران را مجدداً بازپس گیرد[120].
به این صورت طراحی و اجرای موفقیت آمیز عملیات کربلای 1 که منجر به آزادسازی مهران و ارتفاعات مهم اطراف آن شد پایانی بود بر استراتژی جدید دشمن (استراتژی دفاع متحرک) و آغازی بود برای نیروهای خودی برای تغییر دادن وضعیت موجود و در دست گرفتن ابتکار عمل. آزاد سازی مهران انعکاس وسیع و بازتاب گستردهای در سطح محافل سیاسی و تبلیغاتی جهان داشت و نتایج زیراز انجام موفقیت آمیز این عملیات به دست آمد:
مناطق و تأسیسات آزاد شده:
– شهر مهران
– ارتفاعات مهم قلاویزان و ارتفاعات 265، 254، 200، 244، 248، 213، 249، 225، 215، 227، 237، 235، 272، 170، 190، 150، 165، 195، 183، 212 و 223 .
– چندین شهرک و روستای مهم از جمله منصورآباد، هرمزآباد، بهروزان، سید حسن، قلعه کهنه، فیروزآباد و فرخ آباد.
– پاسگاه فرخ آباد، و پاسگاههای عراقی تعاون، محمد قاسم و دراجی[121]. همچنین عقبههای دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر نیروهای ایران قرار گرفت[122].
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– تیپهای 4 و 5 از گارد ریاست جمهوری
– تیپ 443 مأمور به لشکر 17
– تیپ 705
– تیپ 66 کماندویی
– تیپ 71 از لشکر 35
– تیپهای 93، 113، 71 و 72
– دو گروهان پیاده
انهدام بیش از 50 درصد:
– تیپ 3 گارد ریاست جمهوری، یک تیپ کماندویی ویژه، تیپ 70 زرهی، تیپ 417، تیپ کماندویی ستاد کل عراق، تیپ 65 نیروی مخصوص، تیپ 59، تیپ 501، تیپهای 95 و 24 مکانیزه از لشکر 10، گردان کماندویی لشکر 40، 4 گردان مهمات خاصه، گردانهای 228، 53 و 447 توپخانه و گردان 6 ضد زره.
تعداد کشته و زخمی های دشمن: 9000 نفر
تعداد اسیر: 1400 نفر[123].
تجهیزات منهدم شدهی دشمن*:
-تانک و نفربر: 110 دستگاه
– دهها دستگاه خودرو
– ادوات به مقدار زیاد
– چندین انبار بزرگ مهمات
– مقدار زیادی اسلحه.
غنایم گرفته شده از دشمن:
– تانک و نفربر 69 دستگاه
– مهندسی 8
– ادوات 61
– 64 دستگاه خودرو [124]
– 90 قبضه خمپاره انداز
– 20 قبضه آتشبار ضدهوایی
– هزاران قبضه سلاح سبک و سنگین[125].
l عملیات نصر 2
منطقهی میمک به علت داشتن ارتفاعات مهم و استراتژیک برای دو طرف جنگ (ایران و عراق) فوقالعاده دارای اهمیت بود. بعد از گذشت حدود 7 سال از جنگ هنوز بخشی از منطقهی میمک در اشغال عراق بود.
در نیمه شب 13/3/1366 عملیات نصر 2 با رمز مبارک «یا حسین مظلوم(ع)» و با هدف آزادسازی ارتفاعات مشرف بر خطوط مواصلاتی و انهدام قوای دشمن به همت نیروی زمینی ارتش آغاز شد. در محور اول، نیروهای عمل کننده توانستند اهداف خود را تأمین کنند، اما در محور دیگر عملیات، خطوط دشمن فرو نریخت و مناطقی از نیخزر و حلاله همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند. در این عملیات ارتفاعات قسمت های غربی میمک معروف به ناف میمک آزاد شد[126].
طراحی و انجام این عملیات نتایجی به قرار زیر داشت:
مناطق آزاد شده:
– ارتفاعات 404، 400 و 396
یگانهای منهدم شدهی دشمن:
– گردانهای 1 و 2 از تیپ 4 لشکر 22
– یک گردان کماندویی
– یک گروهان تانک
– گردانهای 361 و 663 توپخانه[127].
تجهیزات منهدم شدهی دشمن:
صدها قبضه سلاح سبک و تعدادی تیربار و خمپاره انداز.
غنایم گرفته شده از دشمن:
مقداری سلاح سبک، نیمه سنگین و مهمات.
تلفات دشمن:
کشته و زخمی: 800 نفر
اسیر:22 نفر[128].
l عملیات نصر 3
در پی استقرار واحدهایی از سپاه چهارم عراق در ارتفاعات حمرین در جنوب دهلران (زبیدات)، از سوی ایران عملیاتی به صورت گشتی- رزمی طراحی شد. این عملیات در ساعت 22:45 دقیقه و در تاریخ 27/3/66 در منطقهی شمال زبیدات (جنوب دهلران) با سازمان رزم نیروهایی از لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(ع) آذربایجان ارتش و یگانهایی از ژاندارمری* سابق با استفاده از اصل غافلگیری و با هدف انهدام و متلاشی نمودن نیروهای عراقی انجام شد. با انهدام نیروهای عراق، خاکریز مقدم عراق سقوط کرد و در کنترل نیروهای ایران قرار گرفت[129].
در این عملیات تعداد 20 دستگاه تانک، چندین انبار مهمات و تعدادی خودروی نظامی عراق منهدم شد. همچنین گردانهای 1، 2، 3 از تیپ 95 لشکر 14، گردان 1 از تیپ 703 لشکر 20، و 3 گردان از لشکر 18 عراق منهدم شده یا آسیب دیدند.
تعداد 1000 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و 60 نفر نیز به اسارت درآمدند[130].
l عملیات نصر 6
جدای از اهمیت استراتژیک ارتفاعات منطقهی میمک که موجب اشراف بر جادههای مواصلاتی دو طرف بود، نزدیکی آن به پایتخت عراق- ارتفاعات میمک در فاصله ی 115 کیلومتری بغداد[131] بود- بر اهمیت آن افزوده بود. علیرغم انجام عملیاتهای قبلی در منطقهی میمک که با موفقیت همراه بود، همچنان بخشهایی از منطقهی حلاله و نیخزر در اشغال عراق قرار داشت. به همین منظور عملیات نصر 6 در تاریخ 10/5/1366 و با رمز «یا اباعبدالله الحسین (ع)» با هدف انهدام نیروهای دشمن و بیرون راندن بقایای آنها از منطقهی عملیاتی میمک، توسط ارتش طراحی و اجرا شد[132].
در این عملیات، نیروهای عمل کننده توانستند ضمن شکستن خطوط دفاعی مستحکم دشمن، ضربات مؤثری بر پیکر یگانهای سپاه چهارم عراق وارد آورند و متجاوزان را از منطقه بیرون برانند. هر چند که عراق با وارد کردن 14 تیپ از نیروهای زبدهی سپاه دوم به منطقه، سعی بر آن داشت تا ارتش و نیروهای ایران را به عقب نشینی وادار نماید، ولی با پشتیبانی نیروی هوایی ارتش، نیروهای ایران توانستند ضمن دفع پاتکهای دشمن در منطقهی میمک که چند روز طول کشید موقعیت خود را حفظ و تثبیت نمایند[133].
در این عملیات 2 فروند هواپیما، 17 دستگاه تانک و نفربر، چندین قبضه توپ، 6 فروند هلی کوپتر و صدها دستگاه خودرو نظامی ارتش عراق منهدم شد. همچنین تیپهای 36 پیاده، 70 زرهی، 10 زرهی گارد ریاست جمهوری، کماندویی حطین، 17 مکانیزه، تیپ 590 و تیپ کماندویی سپاه چهارم عراق منهدم شدند. با انجام این عملیات 2500 نفر از نیروهای عراق کشته و زخمی و تعداد 120 نفر نیز به اسارت درآمدند[134].
l عملیات قلاویزان
این عملیات ایذایی در تاریخ 8/11/1366، با سازمان رزم و فرماندهی نیروهای سپاه پاسداران و با رمز مبارک «یا اباعبدالله الحسین (ع)» در ارتفاعات قلاویزان در منطقهی مهران و با هدف انهدام بخشی از نیرو و تجهیزات دشمن طراحی و انجام شد [135]. در این عملیات ضرباتی بر تجهیزات و نیروهای عراقی وارد گردید.
لازم به ذکر است در سال 1367 (تیرماه و اوایل مرداد) حدود 6 عملیات علیه نیروهای متجاوز عراقی صورت گرفت، ولی از آن جا که این عملیاتها ایذایی و محدود و بیشتر جنبهی تدافعی داشته است و مخصوصاً پس از پذیرش قطعنامه طراحی و انجام شده است، در زمرهی عملیاتهای تهاجمی رزمندگان قلمداد نمیشود و لزومی به تشریح آنها نیست.
[1]– رزاق زاده، امیر، پیشین، ص 54.
[2]– مصاحبه با محمدتقی قاسمی.
[3]– مصاحبه با جعفرنظری.
[4]– آزوغ، دوستعلی، پیشین، ص 50.
[5]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 80.
[6]– مصاحبه با جعفرنظری؛ آزوغ، دوستعلی، پیشین، ص 50.
[7]– صفرلکی، ابراهیم، از ماسبذان تا ایلام قهرمان، بیجا، بی نا، 1380، چاپ اول، ص 117.
[8]-آزوغ، دوستعلی، پیشین، ص 55.
[9]– کارنامهی نبردهای زمینی، ص 107.
[10]– صفرلکی، ابراهیم، پیشین، ص 117.
[11]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 80.
[12]– صفرلکی، ابراهیم، پیشین، ص 117. این عملیات با نام عملیات میمک آمده است.
[13]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 112.
[14]– همان جا.
[15]– کارنامه نبردهای زمینی، ص 110.
[16]– رزاق زاده، امیر، پیشین، ص 46.
[17]– محمدرحیمی، کامران، پیشین، ص 84.
[18]– بساطی، سعید، حماسه میمک، تهران: نشر شاهد، 1378، چاپ اول، ص 29.
[19]– السامرایی، وفیق، پیشین، ص 70.
[20]– بساطی، سعید، پیشین، ص 29.
[21]– رزاقزاده، امیر،پیشین، ص 46.
[22]– مصاحبه با محمدتقی قاسمی.
[23] – کارنامه نبردهای زمینی، ص 110.
[24]– رزاق زاده، امیر، پیشین، ص 46.
[25]– ولایتی، علیاکبر، پیشین، ص 180.
[26]– مصاحبه با علیرضا بازدار.
[27]– صفرلکی، ابراهیم، پیشین، ص 117 و کارنامه نبردهای زمینی، ص108.
[28]– درودیان، محمد، تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق2 جنگ؛ بازیابی ثبات، جلد دوم، ص 140.
[29]– همان منبع، ص 142.
[30]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 80.
[31]– صفرلکی، ابراهیم، پیشین، ص 117.
[32]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 80.
[33]– همانجا.
[34]– حبیبی، ابوالقاسم، پیشین، ص 88.
[35]– کارنامه نبردهای زمینی، ص 80.
[36]– جزایری، سیدمسعود، پیروزی بزرگ (مروری بر عملیات فتح المبین)، تهران: انتشارات امیراحمد، 1387، چاپ اول، ص 52.
[37]– حبیبی، ابوالقاسم، پیشین، ص 91.
[38]– همان منبع، ص 93.
[39]– سمیعی، علی، پیشین، ص 78.
[40]– حبیبی، ابوالقاسم، پیشین، صص 95-93.
[41]– نگین، «تحلیلی بر عملیات فتح المبین و بیت المقدس»، فصلنامهی مطالعات جنگ ایران و عراق، سال دوم، شماره هشتم، بهار 1383، ص 148.
[42]– جزایری، سیدمسعود، پیشین، ص 53.
[43]– در بعضی منابع مراحل انجام عملیات فتح المبین، 4 مرحله آمده است، ن.ک: حبیبی، ابوالقاسم، پیشین، صص 105-97.
[44]– کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، تهران: انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1368، چاپ اول، ص 23.
[45]– همان منبع، ص 24.
[46]– کارنامه نبردهای زمینی، ص 80.
[47] سمیعی، علی، پیشین، ص 86.
[48]– درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق1 خونین شهر تا خرمشهر، تهران: مرکز مطلعات و تحقیقات جنگ، 1387، چاپ نهم، جلد 1، ص 81.
[49]– کینگ، رالف و افرایم کارش، جنگ ایران- عراق پیامدهای سیاسی، تحلیل نظامی، ترجمه سیدسعادت حسینی، تهران: مرکز اسناد دفاع مقدس، 1387،چاپ اول ص 174.
[50]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 80.
[51]– کارنامه نبردهای زمینی، ص 107.
[52]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 80.
[53]– همان جا.
[54]– همان جا.
[55]– درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق1 خونین شهر تا خرمشهر، جلد اول، صص 43-42.
[56]– منصوریلاریجانی، اسماعیل، تاریخ دفاع مقدس، قم: انتشارات خادم الرضا (ع)، 1382، چاپ اول، ص 158.
[57]– سمیعی، علی، پیشین، ص 146.
[58]– همان منبع، ص 147.
[59]– کارنامه نبردهای زمینی، ص 91.
[60]– درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق 1 خونین شهر تا خرمشهر، جلد اول، ص 48.
[61]– کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 33.
[62]– سمیعی، علی، پیشین، ص 154.
[63]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 70؛ آمار تلفات و خسارات عراق در عملیات محرم، مخصوصاً در بعد تلفات انسانی آن در برخی منابع متفاوت و بیشتر از ارقام فوق است؛ ن.ک: کارنامهی عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 34.
[64]– این عملیات از چند ضلع به سوی مواضع دشمن در داخل خاک عراق طراحی و انجام گردید و یک ضلع آن در محدودهی مرزی استان ایلام(فکه) قرار داشت.
[65]– درودیان، محمد،سیری در جنگ ایران و عراق 1 خونین شهر تا خرمشهر، جلد اول، ص 50.
[66]– سمیعی، علی، پیشین، ص 161.
[67]– کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 35.
[68]– کارنامه نبردهای زمینی، ص 92.
* زمان شروع عملیات والفجر 1، در منابع به دو صورت 20/1/62 و 21/1/62 آمده است. ن. ک: کارنامه توصیفی عملیات های دفاع مقدس، ص 163.
[69]– رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 72.
[70]– منصوریلاریجانی، اسماعیل، تاریخ دفاع مقدس، ص 159.
[71]– کارنامه نبردهای زمینی، ص 93.
[72]– کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 36.
[73]– سمیعی، علی، پیشین، صص 165-164.
[74]– کارنامه نبردهای زمینی،ص 93.
[75] – رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 96.
[76]– درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق خونین شهر تا خرمشهر، جلد اول، ص 79.
[77] – sling کمکرسانی از طریق هوایی (جابهجا کردن، پرتاب کردن و انداختن آذوقه با بالگرد).
[78] – سمیعی، علی، پیشین، صص 178-177 .
[79] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، صص 41-40 .
[80] – کارنامه نبردهای زمینی، ص 121 .
[81] – سمیعی، علی، پیشین، صص 179-178 .
[82] – السامرایی، وفیق، پیشین، ص 92 .
* – برای آغاز این عملیات چند تاریخ متفاوت (26/11/62، 27/11/62، 28/11/62) در منابع آمده است.
[83] – رزاق زاده، امیر، پیشین، ص 98 .
[84] – سمیعی، علی، پیشین، ص 198 .
[85] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، صص 46-45 .
[86] – سمیعی، علی، پیشین، ص 200 .
[87] – رزاق زاده، امیر، پیشین، ص 74 .
[88] – کارنامه سپاهیان اسلام در هشت سال مقدس، ص 47 .
[89] – درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق 1 خونین شهر تا خرمشهر، جلد اول ، صص 97-96 .
[90] – رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 48 .
[91] – کارنامه نبردهای زمینی، ص 122 .
[92] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 50 .
[93] – سمیعی، علی،پیشین، صص 224-223 .
[94]- رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 112 .
[95] – کارنامه نبردهای زمینی، ص 118 .
[96] – سمیعی، علی، پیشین، ص 244 .
[97] – منصوریلاریجانی، اسماعیل، آشنایی با دفاع مقدس، تهران: انتشارات خادم الرضا، 1387، چاپ اول، ص 165 .
[98] – همان جا.
[99] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 59 .
[100] – رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 76 .
[101] – صفرلکی، ابراهیم، پیشین، ص 117 .
[102] – سمیعی، علی، پیشین، صص 249-248 .
[103] – همان منبع، ص 249
[104] – منصوریلاریجانی، اسماعیل، آشنایی با دفاع مقدس، ص 166 .
[105]– کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، صص 66-65 .
[106] – رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 54 .
[107] – صفرلکی، ابراهیم، پیشین، ص117 .
[108] – همان جا.
[109] – رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 54.
[110] – همان منبع، ص 112 .
[111] – درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق3 فاو تا شلمچه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1387، چاپ ششم، جلد سوم، ص57 .
[112] – نگین، «استراتژی دفاع متحرک عراق (اهداف و مقاصد دشمن)»، فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، سال دوم، شماره ی هشتم، بهار 1383، ص 126 .
[113] – رزاقزاده، امیر، پیشین، صص 79-78 و درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق 3 فاو تا شلمچه، جلد سوم، ص58 .
[114] – رزاقزاده، امیر، پیشین، صص 104-102.
[115] – درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق 3 فاو تا شلمچه، جلد سوم، ص 59 .
[116] – سیری در جنگ ایران و عراق 3 فاو تا شلمچه، جلد سوم، ص 76 .
[117] – سمیعی، علی، پیشین، صص 305-304 .
[118] – همان منبع، ص 305 .
[119] – رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 108 .
[120] – مصاحبه با قاسم نظری، تاریخ انجام مصاحبه: شنبه 8/12/1388 .
[121] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 74 .
[122] – نگین، «گزارش اشغال و آزادی مهران 1365- 1359»، فصلنامهی مطالعات جنگ ایران و عراق، سال اول، شمارهی اول، تابستان 1381، ص 159 .
[123] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 75 .
* – در منابع و اسناد، در پارهای موارد دربارهی رقم تجهیزات انهدامی، غنایم، تعداد کشته و زخمی و اسرا تفاوت وجود دارد.
[124] – کارنامه نبردهای زمینی، ص 123 .
[125] – سمیعی، علی، پیشین، ص 310 .
[126] – رزاق زاده، امیر، پیشین، ص 50 .
[127] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 97 .
[128] – سمیعی، علی، پیشین، ص 403 .
* در اکثر منابع نیروی عمل کننده در عملیات نصر3 ، فقط ارتش ذکر شده است.
[129] – سمیعی، علی، پیشین، ص 405 .
[130] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هست سال دفاع مقدس، ص 99 .
[131] – ابوغزاله، عبدالحلیم، پیشین، ص 211 .
[132] – سمیعی، علی، پیشین، ص 418 .
[133] – همان منبع، ص 419 .
[134] – کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 105 .
[135] – رزاقزاده، امیر، پیشین، ص 112 .
0 دیدگاه