شرایط نظامی ایران و عراق در نقاط مرزی
پس از عملیات کربلای پنج (آزاد سازی شلمچه) در تاریخ 19/10/65 که نقطهی اصلی تحول جنگ محسوب میشود، حامیان عراق مصمم شدند که رأساً وارد عمل شده و کنترل جنگ را در اختیار بگیرند، چرا که عدم دخالت مستقیم آنها در صحنهی جنگ، چه بسا به شکست عراق منجر میشد، و این دغدغهای بود که آنها، بارها بروز داده و همچنین عواقب نامطلوب آن را برای منافع حیاتی خود در منطقه اعلام کرده بودند.
آن گونه که روزنامهی واشنگتن پست در مورد هدف امریکا مبنی بر ممانعت از پیروزی نظامی ایران بر عراق نوشت: «امریکا آماده است به بهانهی حفاظت از کشتیرانی در خلیج فارس، به ایران حمله کند[1].»
انزوای منطقهای، بینالمللی شدن جنگ و تهدید به تحریم کامل تسلیحاتی، فشار روانی بر ایران را افزایش داد. واقعیت این بود که ایران به لحاظ تعداد نیرو و تجهیزات نظامی دچار ضعف بزرگی شده و در مقابل، عراق در وضعیت بهتری بود. بین سالهای 1365تا 1367 عراق توانست نفراتش (نیروی نظامیاش) را حدود 150 هزار نفر افزایش و نیروهایش را از سی لشکر به سی و نه لشکر افزایش دهد، و نیروی انسانی ایران طی همان سالها حدود 100 هزار نفر کاهش یافت[2].
در فروردین 1367 عراق فاو را که ایران در عملیات والفجر 8 (20/11/64) تصرف کرده بود، باز پس گرفت. پس از این اتفاق، ایران نتوانست موفقیت چندانی در جبههها کسب نماید و در یک سیر نزولی، بسیاری از جبههها را تخلیه نمود و از دست داد، در حالی که عراق در وضعیت مناسبی اقدام به پیشروی مینمود و توانست بسیاری از مناطق مرزی ایران را تصرف نماید.
برتری نیرو و تجهیزات ارتش عراق در ماههای پایانی جنگ (خرداد و مرداد 67) کارآمد شد و توانست چندین عملیات را انجام دهد. رژیم عراق در این برههی زمانی ضمن بهکارگیری سازمان مجاهدین خلق (گروهک منافقین) و ماشین نظامی خود، در استان ایلام عملیاتهایی را طراحی و اجرا نمود:
در منطقهی میانی ایلام (محور مهران) و در تاریخ 29/3/67 نیروهای منافقین با پشتیبانی، حمایت کامل و مشارکت ارتش عراق در عملیاتی بنام چلچراغ به شهر مهران هجوم آوردند و توانستند این شهر و نواحی اطراف آن را تصرف نمایند. هرچند در تنگهی کنجان چم و سه راهی مهران- دهلران- ترشابه با مقاومت نیروهای خودی عقب رانده شدند، ولی شهر و منطقهی مهران به اشغال منافقین درآمد[3].
وضعیت و توان رزمی نامناسب ایران در این مقطع زمانی، قابل کتمان نبود و عراق نیز آگاه بود که نیروهای نظامی ایران دچار فرسایش شده و با وارد نمودن یک ضربهی نظامی، توان نظامی ایران فرو خواهد ریخت. از این رو در پی آن بود که در روزهای پایانی جنگ از موقعیت فراهم شده به طور کامل بهرهبرداری نماید.
در محور دهلران در 21 تیر 1367، دشمن طی یک حرکت گسترده و با نیرویی به استعداد 11 لشکر، منطقهی وسیعی را در غرب عین خوش، موسیان و جنوب دهلران به تصرف خود درآورد. عراق در عملیاتی موسوم به عملیات «توکلنا علی الله» در منطقهی زبیدات و اطراف آن، پادگان عین خوش، کلیهی مناطق عمومی زبیدات-شرهانی و بخشی از جادهی عین خوش- دهلران را به اشغال درآورد و تا حاشیهی شهر دهلران پیشروی کرد که با قطع جادهی عین خوش-دهلران، ارتباط دزفول با دهلران قطع شد.
عراق در ادامهی عملیات و در کمتر از پنج ساعت، شهر دهلران را نیز بار دیگر به تصرف خود درآورد[4]. علاوه بر سرعت پیشروی نیروهای دشمن و از هم گسیختگی نیروهای خودی،تصرف شهر دهلران و مقر فرماندهی نیروی زمینی ارتش در جنوب- واقع در عین خوش- توسط نیروهای عراقی بازتاب گستردهای داشت، چرا که نیروهای عراقی نخستین بار پس از عقب نشینی سال 1982م/ 1361هـ .ش بار دیگر وارد خاک ایران شده بودند.
[1] – اردستانی، حسین، تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق3 تنبیه متجاوز، جلد سوم، ص 167 .
[2] – چوبین، شهرام و جعفر خیرخواهان، « صلح پس از جنگ »، تأملی در جنگ ایران و عراق چند مسئله راهبردی (مجموعه مقالات)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1380، چاپ اول، ص 148 .
[3]– برزگر، علیرضا، پیشین، ص 145 .
[4] – درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق 5 پایان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1385، چاپ چهارم، جلد پنجم، صص 116- 115 .
0 دیدگاه