زبان و فرهنگ
استان ایلام به علت داشتن ترکّب و تنوع قومی، دارای زبانها و گویشهای متعددی است. به مانند گروههای قومی موجود در استان، زبانها و گویشهای کردی، لکی، لری و عربی[1] در آن یافت میشود. این محدوده -پشتکوه و ایلام امروزی- گرچه مدتها جزیی از ولایت لرستان بوده، اما هویت فرهنگی جداگانهای داشته و از دیرباز محل زندگی طوایف و قبایل کُرد بوده است[2]. به طور کلی زبان اکثریت مردم استان ایلام کردی است که گویش کردی ایلام را فِیلی میگویند[3]. تقریباً در تمامی نقاط استان به زبان کردی تکلم میشود که خود دارای شاخههای مختلفی است،به طوری که در ایوان و شیروان چرداول کردی کلهری، در ایلام، مهران، ملکشاهی و بخش بدره کردی مهکی که خود بخشی از کردی کلهری است و در دره شهر، آبدانان، دهلران و قسمتی از مهران نیز به کردی پشتکوهی جنوبی[4] (فِیلی) سخن میگویند.
گویش لکی[5] در بخش هلیلان، درهشهر و بخشی از آبدانان تکلم میشود و گویش لری نیز در درهشهر، بخشی از آبدانان، دهلران، شهر موسیان و نیز در میان ایل شوهان – در مهران- معمول است. به زبان عربی نیز در میان روستاهای منطقهی دشتعباس و همچنین در میان مردم روستای عرب رودبار شیروان تکلم میشود. در میان سوقیهای ساکن مناطق مختلف استان نیز عربی رواج دارد[6].
با همهی آنچه که گفته شد، در سراسر استان میتوان شاهد حضور گویشها و لهجههای مختلف بود و در برخی موارد دو زبانی (دو گویشی) مردم به علت مجاورت و ارتباطات روزمره شکل گرفته و جا افتاده است، به طوری که یک کُرد به گویش لری و بالعکس یک لر به زبان کُردی آشنایی دارد و سخن میگوید.
زبان اداری و نوشتاری رسمی مردم استان، زبان و خط فارسی است، و فرهنگ اکثریت مردم استان نیز فرهنگ ایلیاتی و عشایری است و مخصوصاً سه قوم کرد، لر و لک در مسایل فرهنگی اشتراک رسوم زیادی دارند.
[1]– افشارسیستانی، ایرج، پیشین، ص 405.
[2]– سارایی، ظاهر، شاعر قلههای مه آلود، تهران: انتشارات گویه، 1379، چاپ اول، صص 34-33.
[3]– خانی، محمدحسین، گذری بر تاریخ ایلام، ایلام، بینا، 1373، چاپ اول، ص 136.
[4] – اکبری، مرتضی، پیشین، ص 60؛ مرادی مقدم، مراد، تاریخ سیاسی اجتماعی کردهای فیلی، ص 205 و سارایی، ظاهر، شاعر قلههای مهآلود، ص 36.
[5]– برخی لکی را شعبهای از گویش لری میدانند و قایل به یکی بودن این دو هستند، در حالی که لکی زبان است و دارای ادبیات و لری گویش است، ن. ک: اماناللهیبهاروند، سکندر، قوم لر، ص 47؛ سارایی، ظاهر، پیشین، ص 35.
[6]– سوقی از واژهی عربی «سوق» به معنای بیرون راندن و یا خارج شده گرفته شده است و مراد از آن کسانی هستند که در زمان رژیم بعث عراق، علیرغم سالها سکونت و زندگی در عراق، تنها به دلیل ایرانی بودن از این کشور اخراج شدند.
0 دیدگاه