تجاوز مجدد ارتش عراق

تجاوز مجدد ارتش عراق با وجود این که ایران در تاریخ 27/4/67 به طور رسمی و طی نامه ای به دبیر کل وقت سازمان ملل اعلام کرد که قطعنامه را پذیرفته است، عراق با طرح این بهانه که پذیرش قطعنامه از سوی ایران تاکتیکی است، به تهاجمات خود به خاک ایران ادامه داده و کوشید […]

تجاوز مجدد ارتش عراق

با وجود این که ایران در تاریخ 27/4/67 به طور رسمی و طی نامه ای به دبیر کل وقت سازمان ملل اعلام کرد که قطعنامه را پذیرفته است، عراق با طرح این بهانه که پذیرش قطعنامه از سوی ایران تاکتیکی است، به تهاجمات خود به خاک ایران ادامه داده و کوشید تا با تصرف بخشی از خاک ایران بتواند از موضعی برتر، خواسته‌های خود را در مذاکرات احتمالی صلح، به ایران دیکته نماید. بر این اساس به سرعت از مرزهای بین‌المللی عبور نموده و مناطقی را به اشغال خود درآورد. این در حالی بود که بر اساس بند یک قطعنامه‌ی 598، ایران و عراق مکلف شدند که به عنوان نخستین گام در جهت حل اختلاف فی مابین از طریق مذاکره، بدون وقفه به پشت مرزهای شناخته شده‌ی بین المللی عقب نشینی کنند[1].

ایران با پذیرش قطعنامه و اعلام آمادگی خود برای صلح و پذیرش آتش بس در پی‌اثبات حقانیت خود بود، ولی عراق یک روز پس از تصمیم ایران و در تاریخ 28/4/67 اقدام به بمباران نیروگاه اتمی بوشهر نمود[2]، و از چندین محور خاک ایران را مورد هجوم گسترده‌ی خویش قرار داد.

سپاه سوم عراق با حمایت شدید هوایی و آتش توپخانه از منطقه‌ی شلمچه، هجومی سنگین و گسترده را جهت تصرف خرمشهر تدراک دیده بود و سپاه دوم نیز با به کارگیری گسترده‌ی سلاح شیمیایی با یورش به قصرشیرین و اشغال آن، حملات خود را به سوی سرپل ذهاب گسترش داد، عراق همچنین بمباران‌های سنگین هوایی را از سرگرفت، تأسیسات پتروشیمی و صنعتی ایران را بمباران کرد و با عبور از شمال خرمشهر (جبهه ی جنوبی) در صدد پیشروی به سوی اهواز بود[3].

در محدوده‌ی استان ایلام از تاریخ 1/4/67، تلاش دشمن از 4 محور شکل گرفت:

1- محور مندلی- سومار- تنگه‌ی کوشک- ایوان

هدف اصلی دشمن در این محور، اشغال سومار، عبور از تنگه‌ی مهم کوشک و حرکت به سمت شمالی‌ترین بخش استان یعنی ایوان و قطع ارتباط ایلام با کرمانشاه بود. نظامیان عراقی سومار را که به وسیله‌ی نیروهای لشکر 88 زاهدان پدافند می‌شد، پشت سر گذاشتند و به سوی اهداف تعیین شده‌ی خود حرکت کردند.

2- محور ترساق- میمک- صالح آباد- سه راهی کمربندی (سه راهی جندالله)- ایلام

این محور از مهم‌ترین معابر وصولی به سمت مرکز استان و اصلی‌ترین مسیر حمله‌ی عراق بود. نیروهای دشمن پس از عبور از خطوط پدافندی و مرزهای بین‌المللی، تا سه راهی کمربندی- معروف به جندالله- پیش آمدند، سپس در سه جهت یعنی چپ، راست و روبه‌رو پیشروی کردند. حرکت به سمت چپ به قصد محاصره و تأمین میمک بود. هدف از حرکت به سمت راست، تصرف صالح آباد و پیشروی از روبه رو، به قصد تهدید مرکز استان (ایلام) بود. بدین ترتیب دشمن تا 30 کیلومتری مرکز استان پیش آمد.

 

 

3- محور زرباطیه- مهران- تنگه‌ی ترشابه

هدف اصلی دشمن در این محور، بعد از اشغال شهر مهران، عبور از تنگه‌ی ‌ترشابه و الحاق به نیروهای شمال در تنگه‌ی کنجان چم و تأمین دو جناح منطقه‌ی عملیاتی بود. قوای اشغالگر، با این هدف پس از عبور از خط پدافندی لشکر 16 قزوین توانستند از طرف بهرام آباد، شهر مهران را تصرف و تا سه راهی صاحب‌الزمان(عج) نفوذ کنند، سپس به سوی تنگه‌ی ترشابه به حرکت درآمدند تا ضمن توسعه‌ی دامنه‌ی مناطق اشغالی در عمق خاک ایلام، مواضع خود را تثبیت کنند.

4- محور علی غربی- چیلات- دهلران- تنگه‌ی تینه [تینو]- زرین آباد

دشمن در این محور با هدف تصرف بخش‌های شمالی شهر دهلران و الحاق به نیروهای دیگر محورهای عمل کننده، پیشروی کرد. این روند پس از شکستن خطوط پدافندی قوای خودی تا مدخل تنگه‌ی تینو استمرار داشت[4].

در محدوده‌ی استان ایلام، عراق با پیشروی در دو محور مهران و صالح آباد- میمک، ضمن اشغال دو شهر مهران و صالح آباد، تا سه راهی جندالله پیش آمد و عملاً جاده‌ی مواصلاتی ایلام- مهران- دهلران را به تصرف خود درآورد، در محور دهلران- موسیان نیز، نیروهای عراقی این دو شهر را اشغال و پس از عبور از دهلران تا گردنه‌ی تینو و کل‌دَنه که مشرف بر زرین آباد است پیش آمدند .

در این مقطع حساس که حضور گسترده‌ی نیروهای مردمی در کنار نیروهای نظامی به شدت مورد نیاز بود، با پیام حضرت امام خمینی(ره) و احساس خطر به جهت تجاوز عراق، اقشار مردم ایران با سرعت تمام خود را به مراکز بسیج معرفی و با اعزام های فوق العاده، به مناطق عملیاتی رهسپار و آماده‌ی دفاع از کشور و مقابله‌‌ی با دشمن گردیدند[5].

نکته‌ی بسیار عجیب این مقطع آن بود که خبر پذیرش قطعنامه و تهاجم شدید عراق به جای آن که سبب ضعف و یأس رزمندگان ایران شود، باعث تدارک یکی از عظیم‌ترین بسیج های مردمی در تمام طول دوران جنگ گردید و دشمن با دادن تلفات بسیار زیاد‌، تا مرزهای بین‌المللی عقب رانده شد.

این بار نبرد رزمندگان برای آن بود که به دشمن نشان دهند که پذیرش قطعنامه موجب سستی مردم و بروز اختلافات نگردیده است. می جنگیدند تا عراقی‌ها را وادار به پذیرش صلح و آتش بس کنند. این بار نبرد رزمندگان برای آن بود که فردای مذاکرات، عراقی‌ها برگ برنده ای برای اعمال فشار بر ایران نداشته باشند[6] و ایران بتواند با قوت و صلابت از سرزمین، منافع و امنیت ملی خود دفاع کند.

در این ایام برخی تصور و تبلیغ می‌کردند که ایرانی‌ها، به طور تاکتیکی و از روی ضعف، قطعنامه را پذیرفته اند و هر لحظه که احساس قوت کنند، با همان نیات و روش‌های پیشین به جنگ دست خواهند زد، ولی امام پیام دادند که «ما در پذیرش قطعنامه جدی هستیم» و جلو‌ی سوء استفاده و سوء برداشت دوستان نادان و دشمنان دانا را گرفتند[7].

در استان ایلام و در چهار محور ایوان، صالح آباد- ایلام، مهران و دهلران، نیروهای مردمی با همراهی و تحت پوشش و سازماندهی لشکر 11 حضرت امیرالمؤمنین(ع) استان به مقابله با تهاجم دشمن و دفاع از مملکت پرداختند[8]، و دشمن را که توانسته بود شهرهای دهلران، موسیان، مهران و صالح آباد را اشغال نماید، مجبور به عقب نشینی کردند.

عراق که در آغاز جنگ و طی هشت سال نتوانسته بود جز بخشی از محدوده‌ی استان ایلام در مناطق مرزی را اشغال نماید، در تهاجم پایانی خود و پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، بخش عظیمی از استان [3850 کیلومتر مربع] را اشغال کرد، لیکن این تفاوت را با آغاز جنگ داشت که این اشغالگری کوتاه مدت بود و کمتر از 2 روز طول کشید، چرا که با دفاع و مقاومت همه جانبه‌ی مردم و نیروهای نظامی استان ایلام مواجه گردید و مجبور به عقب نشینی از مناطق متصرفه و اشغالی شد و فقط بخشی از ارتفاعات مرزی را در اشغال خود نگه داشت[9].

اگر چه رژیم عراق در تمامی محورهایی که هجوم روزهای پایانی خود را به قصد اشغال بخش‌هایی از آن مناطق تدارک دیده بود، با مقاومت گسترده‌ی مردمی مواجه و مجبور به عقب‌نشینی از مرزهای بین‌المللی گردید، لیکن هنوز هم چشم به راهی بود که شاید به واسطه‌ی آن به امتیازی دست یابد. این بار وعده‌ی نیروهای مجاهدین خلق- گروهک منافقین- را مبنی بر تصرف چند روزه‌ی تهران پذیرفت و به حمایت و پشتیبانی کامل از این گروهک در عملیاتی موسوم به فروغ جاویدان پرداخت.

گروهک منافقین و صدام بر این باور بودند که پیروزی‌های نظامی ارتش عراق در باز پس‌گیری مناطق تصرف شده از سوی ایران و در نتیجه پذیرش قطعنامه‌ی 598 از سوی این کشور، شرایط سیاسی- نظامی ایران را متزلزل ساخته و در برابر یک تهاجم نظامی کاملاً آسیب پذیر خواهد کرد. صدام از این موقعیت به عنوان «فرصت طلایی» نام می‌برد، زیرا در صورت پیروزی منافقین بیش‌ترین سود متوجه رژیم عراق بود و در صورت شکست که چنین شد، نیروهای منافقین در معرض نابودی و انهدام،  قرار می‌گرفتند[10].

نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با همراهی ارتش عراق در روز دوشنبه 3 مرداد 1367 تجاوز نظامی خود را از غرب کشور (اسلام آباد غرب- کرمانشاه- همدان- قزوین و تهران) و با هدف فتح تهران در پنج مرحله آغاز کردند. این گروهک پس از تصرف کرند و اسلام آباد غرب، قصد تصرف کرمانشاه و حرکت به سوی تهران را داشت، ولی پس از تصرف اسلام آباد و حرکت به سوی کرمانشاه، نیروهای رزمنده‌ی ایران (بسیج مردمی، سپاه پاسدران و ارتش) با بسیج همه جانبه‌ی هوایی، زرهی و زمینی در تنگه‌ی چهار زبر (مرصاد) [در تاریخ 5/5/67[11]]  و طی عملیاتی که مرصاد نام گرفت[12]، خسارات غیرقابل تصوری بر آن‌ها وارد نمودند و بدین صورت آخرین دسیسه‌های نظامی مستقیم منافقین که با پشتیبانی ارتش عراق صورت می‌گرفت ناکام ماند، مرحله‌ی دوم استراتژی تهاجمی ثانوی عراق، که با هدف فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی به مرحله‌ی اجرا درآمد، به دلیل عدم اقبال نظام بین‌المللی و مهم‌تر از آن حضور گسترده‌ی مردم ایران در جبهه‌های جنگ برای مقابله با تجاوز مجدد عراق، در نطفه عقیم ماند و رژیم عراق را مجبور ساخت تا ضمن متوقف ساختن عملیات‌های خود، به مرزهای بین‌المللی عقب‌نشینی نموده و به پذیرش آتش بس رسمی بین دو کشور در چارچوب قطعنامه‌ی 598 تن بدهد.[13]

[1] – کاظمی، سیدعلی­اصغر، ابعاد حقوقی دورنمای صلح بین ایران و عراق، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377 ، چاپ اول، ص 25 .

[2] – سمیعی، علی، پیشین، ص 553 .

[3] – بهداروند، محمدمهدی و احمد سوداگر، پیشین، ص 519 .

[4] – فرهنگ جغرافیایی آبادی‌های استان ایلام شهرستان‌های دهلران و مهران، تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1386، چاپ اول، جلد دوم، صص 228 – 227 .

[5] – مصاحبه با قاسم نظری.

[6] – حشمت­زاده، محمدباقر، پیشین، ص 216 .

[7] – همان­جا.

[8] – فرهنگ جغرافیایی آبادی‌های استان ایلام شهرستان‌های دهلران و مهران،جلد دوم، ص 329 .

[9] – مصاحبه با محمدتقی قاسمی .

[10] – السامرایی، وفیق، پیشین، زیرنویس صفحه‌ی 129.

[11] – برزگر، علیرضا، پیشین، ص 148.

[12] – بهداروند، محمدمهدی و احمد سوداگر، پیشین، ص 520.

[13] – درویشی، فرهاد، « بررسی استراتژی نظامی عراق در جنگ با ایران»، تأملی در جنگ ایران و عراق چند مسئله راهبردی (مجموعه مقالات)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1380، چاپ اول، ص 111.

مرتبط

کنگره ۳۰۰۰ شهید ایلام باید گویای مجاهدت‌های مردم استان در دفاع مقدس باشد           استاندار ایلام گفت: کنگره ملی سه هزار شهید استان ایلام به گونه ای برگزار شود که علاوه بر معرفی رشادت های شهدا، جانبازان و مردمان این دیار ، استان ایلام را بخوبی در کشور معرفی کند. "محمد...

شهید علیرضا اینانلو

        نام و نام خانوادگی:  علیرضا اینانلو         نام پدر: ناصر         تاریخ تولد :  30 شهریورماه 1348         محل تولد: سرپل ذهاب کرمانشاه         شغل : نظامی          وضعیت تأهل: مجرد         مسئولیت: تخریب چی         عضویت: پاسدار          تاریخ شهادت : 27...

سردار شهید مرتضی ساده میری

[foogallery id="1181"]

عملیات‌های گروهک مجاهدین خلق (منافقین) در محدوده‌ی استان ایلام

عملیات‌های گروهک مجاهدین خلق (منافقین) در محدوده‌ی استان ایلام با گسترش و تداوم جنگ، گروهک منافقین تمام توان تجهیزاتی، اطلاعاتی و انسانی خود را جهت ضربه زدن به ایران، در اختیار عراق گذاشت. به دلیل شناخت زبانی و ارتباط با داخل، در امر جاسوسی فعالیت‌های بسیار زیادی...

گشت شهیدکوه پیکر (گشت ثارالله)

گشت شهیدکوه پیکر (گشت ثارالله) در پی تداوم اقدمات ناجوانمردانه‌ی گروهک فرسان و به خطر افتادن امنیت جاده‌ها و مرزها، لزوم شناسایی و رفع ناامنی و مقابله با این گونه تحرکات سبب شد که در تیپ حضرت امیرالمؤمنین(ع) یک گروهان چریکی جهت مقابله با این اقدامات شکل گیرد. از سوی...

بیان دیدگاه

دیدگاه خود را بنویسید.

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *