هجوم سراسری عراق به ایران
تعرض و تجاوز عراق به مرزها و تمامیت ارضی ایران مخصوصاً در محدودهی مرزی استان ایلام خیلی پیش از تجاوز سراسری و رسمی عراق به ایران صورت گرفت. صدام که چند روز قبل از شروع تجاوز سراسری به ایران، معاهدهی 1975 را به دلایل واهی و غیر موجه لغو کرده بود، به زعم خویش فضای منطقه را برای پذیرش حملهی سراسری نیروهای خود به سرزمین جمهوری اسلامی ایران مساعد نمود.
رژیم بعث عراق در تجاوز به ایران با طرح ادعای واهی و توسعه طلبانه و تبلیغات فراوان در مورد آن، با وجههای حق به جانب، هدف تهاجم خویش به ایران را اعادهی حاکمیت عراق بر سرزمینهایی قلمداد کرد که قبلاً به ناحق از عراق جدا شده بود. به ادعای عراق خوزستان همان «عربستانی» بوده که قبلاً به عراق تعلق داشته است[1]، ادعایی که هیچگونه وجاهت قانونی و تاریخی نداشته است. البته رژیم بعث و صدام جز سودای قدرت طلبی، توسعه طلبانه و تجاوز کارانه هدف دیگری نداشتند، آنگونه که جیمز بل در هدف و دلیل جنگ عراق علیه ایران آورده است:
«دلیل واقعی جنگ، درگیری سیاسی برای دست یافتن به برتری و سلطه یافتن بر خلیج فارس بود. در این روند عراق امیدوار بود انقلاب ایران را در نطفه خفه کند و نابود سازد، که این برای کشورهایی نظیر عربستان سعودی و شیخ نشینهای خلیج فارس، هدف چندان ناخوشایندی نبود[2].»
البته آشفتگی اوضاع ایران که کمتر از دو سال از انقلاب آن می گذشت یقیناً در تحریک عراق به تجاوز مؤثر بوده است، به واقع در آن زمان «توان دفاعی کشور ایران در حدی نبوده است که بتواند با هجوم سراسری در مرزهای غربی و جنوبی کشور مقابله کند و این واقعیتی بود که از چشم محافل بین المللی به دور نماند و تماماً چهرهی نامطلوبی از وضعیت نظامی و دفاعی ایران ترسیم کرد[3]».
شکی نیست که از جمله اهداف تجاوز عراق، اشغال بخشی وسیع از سرزمینهای ایران بوده است. هجوم سراسری ارتش عراق روز 31/6/1359 (5 روز بعد از لغو یکجانبهی عهدنامهی الجزایر) در ساعت 14:00 با حملهی هوایی به 19 شهر ایران آغاز شد و هم زمان، شهرهای مرزی زیر آماج حملات توپخانهی عراق قرار گرفت. دشمن از این هجوم دو هدف عمده را دنبال میکرد: در شهرهای مرزی هدف دشمن ارعاب مردم به منظور تخلیهی شهرها و تسهیل در پیشروی یگانهای زمینی بود و در شهرهای دور دست، انهدام پایگاههای نظامی، فرودگاهها، پالایشگاهها، مراکز بزرگ اقتصادی و صنعتی و انهدام مراکز استراتژیک، هدف دشمن را تشکیل میداد[4].
در این هجوم سراسری پنج استان غرب و جنوب غربی ایران (آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان) مستقیماً در معرض تجاوز و تعرض ارتش بعث عراق قرارگرفتند و بقیهی نقاط کشور مخصوصاً مراکز مهم و استراتژیک صنعتی و نظامی نیز هدف حملات هوایی عراق واقع شدند.
در پی هجوم ناگهانی و سراسری عراق، معدود نیروهایی ایرانی حاضر در منطقه و عشایر مرزی مقاومت دلیرانهای از خود به نمایش گذاشتند، اما امکانات نظامی آنها در حدی نبود که بتوانند برای دراز مدت به مقاومت در برابر ارتش مسلح بعث ادامه دهند. بنابراین ظرف مدتی کوتاه قریب 30.000 کیلومتر مربع و ده شهر نواحی مرزی ایران به اشغال رژیم عراق درآمد[5] و سه شهر مهران، دهلران و موسیان از شهرهای مرزی واقع در استان ایلام بودند که از آغاز تهاجم رژیم بعث به اشغال نیروهای عراق درآمدند. بدین صورت جنگی ناخواسته بر ملت ایران تحمیل گردید که حاصل اهداف تجاوزکارانه و توسعه طلبانهی رژیم بعث حاکم بر عراق بود و حدود 8 سال تمام امکانات مادی، انسانی و معنوی کشور که باید صرف پیشرفت و ترقی کشور و رفاه مردم میشد، در این راه هزینه گردید.
[1] – زمانی، سیدقاسم، پیشین، ص 21.
[2] – بل، جیمز، عقاب و شیر، ترجمهی مهوش غلامی، تهران: انتشارات شهرآشوب، 1371، چاپ اول، ص 485.
[3] – منصوریلاریجانی، اسماعیل، بررسی حقوقی- سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، تهران: انشارات تابان، 1376، چاپ اول، ص 130.
[4] – کارنامه نبردهای زمینی، ص 54.
[5] – زمانی، سیدقاسم، پیشین، ص 7.
0 دیدگاه